تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
Architect & Designer
و آدرس
sigarchi.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
پل ورسک حدود ۷۵ سال پیش ساخته شد. این پل از شگفتیهای مهندسی راهآهن ایران است که در جنگجهانی دوم به «پل پیروزی متفقین» معروف شد. از شگفتیهای ساخت این پل عدم استفاده از هیچ سازه فلزی در ساخت آن است.
پل ورسک حدود ۷۵ سال پیش در شهرستان سوادکوه استان مازندران ساخته شد. از شگفتیهای ساخت این پل عدم استفاده از هیچ سازه فلزی در ساخت آن است. این پل در مسیر راه آهن سراسری شمال - جنوب و در ارتفاع ۱۱۰ متری از ته دره با دهانه ۶۶ متری و با وسایلی ابتدایی ساخته شد. این پل دو كوه عظیم و سختگذر عباسآباد را به هم متصل میکند.
ساخت پل ورسک از اواسط آبان سال ۱۳۱۳ آغاز و افتتاح رسمی آن روز ۵ اردیبهشت ۱۳۱۵ انجام شد. هزینه احداث پل ورسک ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال اعلام شد. نمایی از عملیات ریل گذاری روی پل ورسک.
پیمان صدفی پژوهشگر که درباره تاریخچه این پل تحقیق کرده است، درباره اهمیت این پل میگوید: «پل ورسک در زمان جنگجهانی دوم بهخاطر نقشی که در كمکرسانی به اتحاد جماهیر شوروی محاصره شده توسط آلمان هیتلری ایفا کرد معروف شد و لقب پل پیروزی گرفت. به قول فرماندهان متفقین اگر راه آهن ایران وجود نداشت، نقشه جهان به شكل دیگری بود.»
به گزارش روزنامه "آفتاب یزد"، رضاشاه برای افتتاح پل ورسک شخصا به سوادكوه که زادگاه خودش نیز بود آمد. در برخی روایتها درباره روز افتتاح این پل آمده است که به دستور رضا شاه سرمهندس اتریشی این پل موظف شد تا در هنگام عبور اولین قطار زیر پل قرار بگیرد تا در صورت تخریب پل، اولین شخص کشته شده از این حادثه خود او باشد.
پیمان صدفی درباره نتیجه تحقیقات خود از روند ساخت پل ورسک ادامه میدهد: « به دستور دولت آلمان، لادیسلاوس فون رابسویچ اهل اتریش که در ایران به مهندس ورسک مشهور شده به همراه همسر و فرزندانش به ایران آمد تا یكی از سخت ترین كارهای دنیا را در فیروزكوه به انجام برساند. پل ورسک هنوز هم نماد مهندسی پیشرفته آلمانیها و انجام كار محكم و درست است.»
در پژوهشی با نام " افسانه مهندس ورسک" که پیمان صدفی گرداوری کرده، آمده است مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ) در اوقات فراغت بهویژه در فصل زمستان كه بهدلیل رعایت ایمنی عملیات احداث پل ورسک تعطیل میشد، به كار مورد علاقهاش یعنی نقاشی میپرداخت . یک نمونه از نقاشیهای او تصویر زیر است كه پل ورسک را درمرحله اتمام بخش قوسی و ستونهای نگهدارنده تاج پل نشان میدهد.
نقاشی بعدی پل ورسک که توسط مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ) کشیده شده است، مراحل آخر ساخت پل ورسک در زمستان سال ۱۳۱۴ را نشان میدهد . همچنین درپائین عكس ، تونل زیر رودخانه و بر روی آن كانال هدایت رودخانه دیده میشود .
تصویری کمیاب از مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ). مهندس ورسک در سال ۱۹۳۸ ایران را ترک كرد و در كوران جنگ دوم جهانی ، پروژه های بسیاری را در آلمان ، نروژ و مصر اجرا نمود. رابسویچ در سال ۱۹۵۱ دكترای خود را از دانشگاه گراتس اتریش دریافت و بعدها بهعنوان مشاور سازمانملل در سالهای ۱۹۵۶تا ۱۹۵۸ در ونزوئلا خدمت کرد.
نظارت بر احداث این پل به مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ) سپرده شد . به همین دلیل رابسویچ و خانوادهاش حدود دو سال در خانهای در پائین دست پل و در كنار رودخانه زندگی می كردند. نمایی از ارتباط كابلی بین دو کوه جهت انتقال تجهیزات هنگام ساخت پل ورسک.
نمایی از کارگران در حال ساخت پل ورسک. پل ورسک از ملات سیمان و شن شسته شده و آجر ساخته شده و در ساختمان آن از بتنآرمه استفاده نشده است.
کارگران در حال حرکت به سمت کارگاه ورسک.
روزنامه اطلاعات در تاریخ ۵ اردیبهشت سال ۱۳۱۵ به نقل از مهندس لادیسلاوس فون رابسویچ نوشت: «روزی كه این مدل را برای احداث پل ورسك تهیه كردم مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن نگریسته و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یكی از فتوحات علم مهندسی به حساب آوردند. امروز كه این پل احداث شده، همه، من و رفقایم را تشویق و تحسین میكنند و آن را در شمار بهترین پلهای قشنگ و شاهكار مهندسی میدانند.»
با شروع جنگ دوم جهانی و با توجه به احتمال ورود متفقین به ایران و استفاده آنان از راهآهن ایران، تصمیم گرفته شد كه همه پلها مینگذاری شوند. پل راه آهن ورسک نیز شامل این دستور بود، اما پلها هیچگاه منفجر نشدند و متفقین پس از اطلاع از این موضوع اقدام به خنثی كردن مینها كردند.
محمد سجادی وزیر راه ایران بین سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ با اشاره به مینگذاری پل ورسک گفته بود: «با شنیدن اخبار وحشتناک از جبهههای جنگ شوروی، دستور مینگذاری پل ورسک و پلهای مهم دیگر راهآهن داده شد و این كار با دقت و به صورت محرمانه انجام پذیرفت. لیكن پس از اشغال ایران توسط متفقین، دستوری برای انفجار پلها صادر نشد.»
با گذشت حدود ۷۵ سال از ساخت پل ورسک، قطار تهران - ساری هر روز دو بار از روی این پل میگذرد. قطارهای گرگان و قطارهای باربری و سوختی نیز، از روی پل ورسک میگذرند. پل ورسک بهعنوان یکی از مهمترین آثار مهندسی راه آهن ایران به ثبت ملی رسیدهاست.
این روستا در صخره واقع شده است و تنها متریال به کار رفته در ساختار آن سنگ می باشد. خانه ها هرمی شکل هستند و از مقاومت بسیار بالایی برخوردارند.
کندوان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است. این روستا یکی از سه روستای صخره ای در جهان است و جاری بودن زندگی مردم در داخل این بافت یک استثنا در دنیا به حساب می آید. زیرا در کشورهایی مانند ترکیه و آمریکا، دیگر کسی در کاپادوکیه و داکوتا زندگی نمی کند.
این روستا در صخره واقع شده است و تنها متریال به کار رفته در ساختار آن سنگ می باشد. خانه ها هرمی شکل هستند و از مقاومت بسیار بالایی برخوردارند.
قدمت این روستا به 700 سال می رسد و در حال حاضر هتلی نیز در این روستا ساخته شده است و بسیار دیدنی می باشد. این مکان تنها هتل صخره ای دنیا می باشد که در دل کوه ها حک شده است.
این هتل گواه دیگری است بر مهارت های مهندسی ایرانیان که به روزهای مادها، کوروش کبیر، داریوش و خشایارشا باز میگردد. پروفسور دیوید رول باستان شناس مشهور انگلیسی در سفر به ایران و کشف نخستین مسیر پستی دنیا، قدمت کندوان در این مسیر را یکی از استنادات خود برای نظریه یکجانشینی بشر غارنشین و زندگی اجتماعی انسان ها قرار داده است.
لوله کشی آب و سیستم برق رسانی در دل سنگ، نشان از همزیستی مسالمت آمیز بشر با محیط زیست است. کندوان نمونه منحصر به فردی در استفاده از طبیعت در زندگی انسان است.
باغ، مفرح فضایی است كه ایرانیان از دیرباز بر ساخت و آبادانی اش همت گماشتند و برای سرسبزی و زیبایی اش تلاش ها كرده اند و زمان های دراز بر طرحش اندیشیده اند.
باغ، مفرح فضایی است كه ایرانیان از دیرباز بر ساخت و آبادانی اش همت گماشتند و برای سرسبزی و زیبایی اش تلاش ها كرده اند و زمان های دراز بر طرحش اندیشیده اند.
تاریخ نگاران بسیاری ایرانیان را اولین خالقان باغ می دانند. فارسنامه ابن بلخی 5100-500 هـ .ق) منوچهر پسر میشخوریار را كه هفتمین پادشاه پیشدادی است، نخستین كسی می داند كه در جهان به احداث باغ و بوستان پرداخته و می نویسد: <آثار او آن است كی اول كسی كی باغ ساخت او بود و ریاحین گوناگون كی بر كوهسارها و دشت ها رسته بود، جمع كرد و بكشت و فرمود تا چهار دیوار گرد آن در كشیدند و آن را بوستان نام كرده، یعنی معدن بوی ها.( >آریانپور، 29 :1365)
حال اگر نه اولین، ولی بی شك باید ایرانیان را جزو نخستین ملل باغساز دنیا به حساب آورد كه سبك خاص خود را نه تنها در باغسازیشان به كار گرفته اند، كه به بسیاری دیگر از تمدن ها نیز آموخته اند. شاید هوای گرم و خشك حاكم براین سرزمین طمع زیستن در بهشت را بیشتر در دلشان برافروخته و لاجرم خلاقیتشان را بدین سمت رانده است طوری كه حتی نام این فضاهای سرسبز ایرانیان بلندآوازه گشته و زبان به زبان رفته و گشته و مانده است.
باغ، واژه ای فارسی است كه در پهلوی و سغدی نیز به همین شكل ( BAGH) به كار برده می شد. برخی باغ را مشترك در فارسی و تازی می دانند و بعضی نیز برآنند كه این واژه در اصل تازی بوده است.
واژه باغ معادل <پردیس> است كه این خود لغتی است ماخوذ از زبان مادی (پارادئزا) به معنی باغ و بوستان. پارادئزا در اوستا نیز دو بار به كار برده شده است. این واژه در پهلوی پالیز شده و در فارسی دری هم به كار رفته است، هر چند كه امروز پالیز را كشتزار خیار و هندوانه و گاه سبزی كاری گویند. در دوران هخامنشیان و بعد از آن سرتاسر ایران پر بود از باغهای بزرگ و باشكوه، به گونه ای كه گزنفون نیز چندین بار از آنها یاد می كند.
این باغها كه در روزگار خود بی نظیر بود در دیگر تمدن های بزرگ سابقه اینچنانی نداشت و مردم بسیاری از نقاط جهان را جالب نظر آمد. لذا به اقتباس از ایرانیان باغهایی در بسیاری از نقاط جهان ساخته شد و همان واژه فارسی برای نامگذاری آنها به كار برده شد. امروزه این واژه در زبان یونانی به صورت Paradeisos به معنی باغ و در زبان های فرانسه و انگلیسی به ترتیب Paradis و Paradise به معنای بهشت به كار می رود.
ویل دورانت در تاریخ تمدن (عصر ایمان) می نویسد: <باغ به سبك ایرانی مورد تقلید سایر ملل نیز قرار گرفته، در بین مسلمین و اعراب و در هندوستان هم رواج یافته است و در قرون وسطی موجب الهام اروپاییان گردیده است.> كاخ الحمرا در اسپانیا، ورسای در فرانسه، تاج محل در هندوستان و نیز آثار به جای مانده از باغهای معلق بابل در عراق كنونی را شاید بتوان از مهم ترین نمونه های شاهد بر این مدعا دانست.
مهم ترین مشخصه باغ ایرانی كه آن را در یك نگاه از باغهای دیگر ملل جهان متمایز می سازد هندسه حاكم بر آن است، چرا كه طرح كالبدی آن براساس ساختار هندسی بسیار دقیق، حساب شده و منحصر به فرد شكل یافته است، كه در آن عمدتا از اشكال مربع و مستطیل استفاده می شود.
نقشه باغ ایرانی از تعدادی خطوط و محورهای قوی تشكیل شده است كه باغ را به چهار قسمت اصلی تقسیم می كنند. محورهای اصلی باغ همیشه بر مهم ترین مسیرهای عبوری آن منطبق هستند. محل تلاقی محورهای اصلی نیز از مهم ترین نقاط باغ است كه محل احداث كوشك (عمارت ویلایی تابستانی) و یا استخر خواهد بود كه این دو نیز از مهم ترین اجزای باغ ایرانی اند. استخر مستطیل شكل همیشه در مقابل مهم ترین جبهه كوشك اصلی باغ ساخته می شود و این هر دو نیز معمولابر اصلی ترین و كشیده ترین محور باغ قرار می گیرند. به گونه ای كه همیشه می توان تصویری لرزان از عمارت باغ را در آب آرام و گسترده در مقابلش به تماشا نشست و آنقدر باورش كرد كه بیست ستونش را چلستون نام داد و به خاطر سپرد.
طرح و ساختار باغ ایرانی قدمتی چندهزار ساله دارد كه شاید بتوان اولین نمونه از آن را در اكتشافات باستانشناسی باغ سلطنتی كورش در پاسارگاد كه سال ها پیش توسط دیوید استروناخ تهیه شده است، مشاهده كرد. ویكتوریا سكویل وست در مقاله مفصلی كه درباره باغهای ایرانی نگاشته، به كاسه ای سفالین كه توسط پروفسور هرتسفلد در سامره كشف شده اشاره می كند و می نویسد: < در اینجا كاسه ای سفالی به دست آمده كه تصور می رود مربوط به 2000 سال پیش از میلاد باشد و روی آن جوی های متقاطعی است كه چهار قطعه باغ را نشان می دهد و در هر قطعه یك درخت و یك پرنده است.
ولی به هرحال این طرح همان طرح رسمی و عمومی ایرانیان است كه از زمان كورش تا به امروز به كار برده اند... و در حقیقت تمام باغهای ایران براساس این تقسیم هندسی طرح ریزی شده اند، تا جایی كه این كار به صورت یك كیفیت عرفانی درمی آید كه از افكار بسیار قدیمی آسیا در تصور عالم وجود و تقسیم آن به چهار منطقه است، كه معمولاچهار رودخانه بزرگ آنها را از هم جدا می كند.> در مورد ریشه ساختار هندسی باغ ایرانی نظرات متعددی مطرح است، كه از مهم ترین آنها می توان از تئوری هایی نام برد كه چهار عنصر مقدس آب، باد، آتش و خاك را ریشه فلسفی این طرح برشمرده اند. طرح هندسی باغ ایرانی را در نقوش فرش های اصیل ایرانی، ظروف سفالین و دیگر هنر های تصویری نیز می توان مشاهده كرد.
محصوریت، دیگر شاخصه مهم باغ ایرانی است كه برگرفته از روحیه درونگرای مردم سرزمینمان است و در دیگر بناهای ایرانیان نیز به صورت عاملی مهم و تاثیرگذار تبلور یافته است. دیوارهای ضخیم و بلند خشتی و چینه ای كه دور تا دور باغ مستطیل شكل ایرانی را احاطه كرده اند ساكنان آن را امنیت خاطر می بخشند و از شرارت تراران و مهاجمان در امان می دارند. در دوران صفوی كه امنیت ناشی از حكومت مقتدر بر كشور سایه افكنده است، دیوار باغها با ارتفاع و ضخامت كمتری به اجرا درمی آید و در بعضی موارد نیز مشبك می شود.
دیگر مشخصات مهم باغهای ایران را به اختصار می توان چنین برشمرد:
1- احداث باغ غالبا در زمین های شیبدار
2-استفاده از خطوط راست و زوایای قائمه در طرح پلان باغ
3- وجود حوض یا استخر برای تامین آب و زیبایی چشم انداز در مقابل عمارت
4-استفاده همزمان از درختان خزان پذیر و همیشه سبز
5- اختصاص بیشترین قسمت باغ به درختان میوه
6- استفاده از انواع گل های تزئینی و دارویی به ویژه گل سرخ
باغ ایرانی ظرافت های بسیاری را چه از بعد معماری و هنری و چه فنی در خود جای داده است كه حاصل قرن ها تجربه باغسازی مردمان این سرزمین در شرایط سخت آب وهوایی است كه با خلاقیت و ابداعات فراوان همراه بوده است. بسیاری از این تجارب و ظرافت ها را قاسم ابن یوسف ابونصر هروی در كتاب ارشاد الزراعه 9211 هـ .ق) توصیف نموده كه خود سندی معتبر در شیوه باغسازی ایرانی و طرح باغهای ایرانی در دوران گذشته است.
شاكله اصلی باغ ایرانی مانند دیگر بخش های معماری ایران، تا اواسط دوران حكومت قاجار مورد احترام بود و از این زمان اند ك اندك در طوفان تجدد و غرب گرایی، شاخ و برگش در هم می شكند و دستخوش تغییرات و بدعت های جدی می شود و زمانی نیز در آستانه فراموشی قرار می گیرد.
باغهای ایران در طول تاریخ محل وقوع بسیاری از رویدادهای مهم تاریخی بوده اند و نظاره گر بسیاری از اتفاقات سرنوشت ساز. حتی برخی از آنان چون باغ فین كاشان، با واقعه ای تلخ یا شیرین شهرت یافته اند و نامشان با همان حادثه اجین شده است. اینان گاه محل تاج گذاری پادشاهی بوده اند و گاه محل اعدام مشروطه خواهی. گاه پایگاه انجنبی بوده اند و گاه حرمسرای دربار شاهی، گاه مدفن عارفی گشته اند و گاه پیش كش پادشاهی، گاهی هم سفارتخانه ای كهن بوده اند و بر سر مالكیتشان روابط دو كشور متزلزل گشته است.
هر چند همیشه مهم ترین باغها در مالكیت پادشاهان و پادشاه زادگان و خوانین بوده و كمتر در اختیار مردم عادی قرار گرفته است، ولی خاطره آنها در ذهن ایرانیان جاودانه مانده است و اصولشان حتی در حیاط كوچك خانه ها خودنمایی می كند.
موزه نساجی، بخشی از طرح توسعه محوطه حافظیه می باشد که توسط مهرداد ایروانیان اجرا شده است.
موزه نساجی، بخشی از طرح توسعه محوطه حافظیه می باشد که توسط مهرداد ایروانیان اجرا شده است. استراتژی احیاء به خودی خود اشاره به لقاح زمان و رشد ریزومیک از نمونه "غیر" دارد.
چرا که با مداخله در زمان از دست رفته این نوع "زمان اختیاری" که نیازمند عینیت یافتن داده های خود در یک چهارچوب همسان سازی وقایع تاثیرگذار بر تک تک عناصر تشکیل دهنده متن، غیر ممکن به نظر می آید، که در هر صورت با ارجاع به عناصر با طول عمر متفاوت امکان متن ساختن عناصر در یک قاب بندی با نام ترکیب زمان های گوناگون منجر به ابطال نظریه های حیات و کرنولوژی و متعاقب بودن خواستگاه فیزیک است. مثل جمع شدن بعد از ریختن، مثل سرازیرشدن بعد از شیب، مثل صدا بعد از نور، مثل واژگونی برای جاذبه.
این نوع عادات، معنای استدلال زمانی را به شیوه ای مطرح می سازند که اصول ریخت نگاری هر واقعه ارجاع به صور محدود و رهایی دیگر عناصر تشکیل دهنده یک متن فاقد ارزش معنایی پیشینه مداری است. در این صورت به نظر می رسد که ارجاع وقایع گوناگون برای ساختن یک چهارچوب در زمان دیگر نیازمند زیرمجموعه ای از ارجاعات با طول طمانی متفاوت جهت ارائه این ناهمگونی متن با تاثیر طول زمان متفاوت برای عناصر شرکت کننده در یک جمیع متن است.
با این روش استدلال پیوند نو و کهنه یعنی همه تلاش برای جاری ساختن در طول زمانی متفاوت در یک قاب با نام تاثیر از پیشینه و تزریق تخنه نوین تنها منتهی به یادآوری ساده انگارانه ای که شکل و عملکرد را با نگاه اختیار کامل و در چهارچوب رابطه علت و معلولی بین هردو نه منبعث از سیاست گذاری "اقتصاد " قلمداد می گردد.
سایش خوردگی تعریف جاری شدن در زمانی با طول زمان معین و تثبیت چهرچوب انفرادی متن است. یعنی ارائه متن منفرد، ممیز و پاکیزگی شیمایی از ناخالصی که منجر به ادواری ساختن وقایع متفاوت فیزیکی و معنای طول عمر و زوال و تکثیر انبار شده. تکثیر انواع اشاره به قانون بی بازگشت احیاء است. احیا تنها می تواند منجر به شکل گیری هسته نو شود.
هیچ جز حتی با اشاره به سازمان سلولی مشابه نمی تواند ادعای بیولوژیک همسن را مطرح سازد. چرا که با رخ دادن در زمان جدا در لحظه حضور جفت، سیر متفاوت تاثیرات محیطی را طی می کند.
از این رو هر نوع احیا می خواهد اشاره به این تفاوت زمانی را در قالب پرده های رنگ، یا محسوسیت بافت به ترتیب زمانی قابل قیاس ارائه کند. اما کما و بیش نگهداری متن سقوط در ورطه فشردگی غیر متعارف زمان و ابداع طول غیر ضرور ساده انگارانه است. چندلایگی پذیرش ادوار است. ادواری با خود طول زمان منفرد خویش را دارند و یا شاخض آن می توان خوردگی را اندازه گیری کرد و طول زمان تغییرات استحاله ریاضی به فیزیک را. 4 واقعه بر زمین می گذرد: اول گورستان، بعد باغ، کارخانه و آخر مخزن کتاب.
با خود گور و درخت و دیوار و صدا و بافت و سطور و شیشه را می آورد. در اینجا با قید وقایع چهارگانه اصرار بر تجرد بی مناسبات نیست چرا که در هر صورت قوانین حضور و رسوخ مجاورت حتی در شکل انفرادی آن یعنی استحاله فیزیک بر ریاضی قابل پیگرد است. و این اثر بلامنازع "تاثیرات جفت" است .
که به هر حال این شکل استدلال منجر به ایجاد اشکال با خواص غیر ترکیبی جهت تثبیت موضع پذیرش وقایع جداگانه در عین حال دارای خواص هم نشینی می باشد. از چهار واقعه یک ساختمان برای مرحله کارخانه می ماند. کارخانه در خود محتوای جزء و کل را دارد. جزء یعنی عملکرد اختصاصی، کل به معنی آغاز عصر ماشین.
بوق هردو را صدا می زند. پارچه یک محصول و یک اثر است. بال خود می تواند شکل را تداعی کند اما نه احیاء را به گونه توسعه ی اعضای خاموش، ایستا مثل پروسه شیمیایی یک آجر. شاید نزدیکترین تمایز و تشابه یعنی گریز از چرخ های دستی و تار و پود "دار " و نزدیک شدن به تسریع و انبوه این گرایش خطی به غیر ساختمانی دوران که کم و بیش نماینده کالبد یک جریان همیشه موجود در عرصه تکثیر آرام فلز با تمایلات برهنه، لاغر و متمایز است.
که سریع دوران تازگی خود را طی می کند و در کندی بقیه لایه ها در ارائه متن روشن زمان به تعریف صریح تری از استحاله می نشیند. استحاله ای که جفت گیری آن در موجودیتی به نام فضا قرار گرفته. تار و پود ها نیز جزء و کل را هدف قرار می دهند. و با بار معنایی خود می توانند دور و نزدیک را در یک آن در خود حمل کنند.
در آخر همه کنار هم قرارگیری استاتیک و منفرد، در جمع خود تلاطم یک سیال را در بر می گیرند که با خود صدای از دست رفته و تحرک خاموش را همراه می آورد.
نویسنده: مهرداد ایروانیان-معمار پروژه-برداشت از متن
انبار و نمایشگاه مبلمان در سال 1383 توسط گروه معماری بن سار و با مدیریت محمد مجیدی طراحی و ساخته شده است.
این ساختمان در سال 1384 موفق به کسب رتبه اول جایزه معمار شد. انبار و نمایشگاه مبلمان، نتیجه ی بازسازی یک انبار قدیمی پنبه با قدمت بیش از 50 سال و تبدیل آن به یک نمایشگاه مبلمان است.
روح زنده ی ساختمان قدیمی، طراح را بر آن داشت تا علیرغم نداشتن محدودیت مالی و مطرح بودن امکان تخریب و ساخت مجدد، به پروژه با دید مرمتی برخورد نماید.
علاوه بر مرمت کالبدی، زنده نگه داشتن خاطره ی فضا به عنوان مهمترین هدف در روند بازسازی پروژه مورد توجه بوده است.
آن چه که باید به ساختمان افزوده می شد، به زبان امروزی اضافه شده و هر آنچه می توانست باقی بماند، عنصری بود از خاطره ی فضا. به یادآوردن خاطره ی نحوه ی ورود نور به فضای تاریک سالن قدیمی، ایده ی طراحی جداره ی جدید و سوراخ شده ی سالن نمایشگاه بود.
طراحی نور در فضای داخلی نمایشگاه ناخودآگاه انسان را به یاد کارهای استون هول، معمار خلاق آمریکایی می اندازد که نور در طرح های او یکی از پتانسیل های قوی بیان مفاهیم متافیزیکی است.
مجیدی در طرح موفق نمایشگاه، به درستی از مفاهیم قدیم و جدید در کالبد طرح سود جسته و توانسته است در پس این مفاهیم انتزاعی، صورتی آشنا و به یادماندنی خلق نماید.
ار آنجایی که ساختمان نمایشگاه، ساختمانی قدیمی است، لذا دیوارهای باربر آن مورد بازنگری قرار گرفته و در جریان تغییر کاربری فضا اصلاح و تقویت شده اند و از طرفی برای جلوگیری از نفوذ رطوبت به شناژهای آجری، تعویض و عایق بندی جداره ها و بخش های دیگر ساختمان مورد مرمت اساسی قرار گرفته اند. تمام سیستم های تأسیساتی اعم از گرمایش تشعشعی، سرمایشی، برق و غیره به صورت اکسپوزه به کالبد قدیمی ساختمان اضافه شده اند.
این طرح، شامل پروفیل عمودی کوچکی است که به فضاهای گشوده ای در زیر زمین ختم می شود. نحوه ورود به مجموعه از طریق سه باکس پله و چهارمسیر حرکتی است که از سمت دریا وارد بنا می شود.
"مرکز توریستی Rizhao" به عنوان آخرین بخش ساخته شده در کناره ساحلی Shanhatianبه همراه دو مجموعه دیگر پل عابر پیاده و کلوب قرار گرفته است. این مرکز، با فضاهای خدماتی برای انبوهی از کاربران درنظر گرفته شده که شامل قسمت هایی نظیر فروشگاه ها، رستوران ها، سینماها، مراکز تفریحی و نمایشگاهای عمومی است .
سازه پارامتریک فلزی این ساختمان، تداعی گر فرم موجدار در حال گسترش است که از زمین سر برآورده و دوباره در آن فرو می رود که این فرم در 19 موج سیال سازه ای مجدداً تکرار می شود. اگرچه هر جز از طرح، به گونه ای مشابه همین مدل طراحی شده است اما بر مبنای نیازهای عمکردی هر بخش و سایت قرارگیری،تغییر می کند.
این طرح، شامل پروفیل عمودی کوچکی است که به فضاهای گشوده ای در زیر زمین ختم می شود. نحوه ورود به مجموعه از طریق سه باکس پله و چهارمسیر حرکتی است که از سمت دریا وارد بنا می شود.
فضاهای خدماتی عمومی هم تراز با زمین قرار گرفته است.
این خانه برای شرکت در مسابقه خانه معاصر در سال 1985 طراحی و به عنوان خانه متحرک شناخته شده است.
این خانه یا سایبان توسط طراح و معمار هلندی Eduard Bohtlingk طراحی شده است.
این خانه برای شرکت در مسابقه خانه معاصر در سال 1985 طراحی و به عنوان خانه متحرک شناخته شده است.
در هنگام حمل در جاده ابعاد آن 2×4 متر است و هنگامی که به مقصد می رسد مساحت آن می تواند در طول چند ثانیه سه برابر شود. De Markiesجایزه Public Prize را در مسابقه طراحی Rotterdam در سال 1996 دریافت کرده است.
انتخاب مهندسان ناظرساختمان درتهران از اسفند رایانه ای می شود
رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران گفت: ازابتدای اسفند امسال مهندسان ناظر بصورت رایانه ای و بدون مراجعه حضوری به سازمان نظام مهندسی و شهرداری تهران انتخاب و به کارفرمایان معرفی می شوند.
به گزارش خبرنگار ایرنا ˈسعید غفرانیˈ روز سه شنبه در نشست خبری با موضوع اجرای طرح بازرسی از گودبرداری ساختمان سازی افزود: با نصب و راه اندازی این نرم افزار تا اول اسفند به صورت انتخاب تصادفی (راندوم) تمامی مهندسان ناظر فقط از طرف سازمان نظام مهندسی ساختمان از طریق شهرداری ها به کارفرمایان معرفی می شوند.
وی در این نشست که در ساختمان سازمان نظام مهندسی استان تهران برگزار شد اضافه کرد: فعلا فهرستی از مهندسان ناظر به شهرداری معرفی شده است تا زمانیکه سامانه مزبور در شهرداری نصب و راه اندازی شود.
تاکنون مهندسان ناظر از طریق شهرداری بطور مستقیم به کارفرمایان معرفی می شدند.
رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران گفت انتخاب مهندسان ناظر در ساخت و سازها بر عهده نظام مهندسی ساختمان استان تهران است و مالکان و پیمانکاران حق دخالت در انتخاب آنها را ندارد.
غفرانی با اشاره به عوامل مختلف در ساخت و ساز ساختمان ها تصریح کرد: طبق ماده 100 قانون شهرداری، ساخت و ساز ساختمان با صدور پروانه ساخت توسط شهرداری آغاز می شود که مهندسان ساختمانی به صورت غیر عملیاتی در امور طراحی فعالیت خود را شروع می کنند.
وی افزود: پیش از ساخت در امور طراحی سازه، معماری، برق و مکانیک و سپس در جریان ساخت و ساز، نظارت صورت می گیرد.
غفرانی در ادامه افزود: در تبیین قانون، ارتباط بین ناظر و مالک منع شده است و پیمانکاران ساختمان حق دخالت در انتخاب ناظران مهندس را ندارند و نظام مهندسی باید مهندسان ناظر را از طریق شهرداری به کارفرما معرفی کند.
غفرانی ادامه داد: این فرایند تاکنون در چرخه ساخت و ساز به صورت کامل انجام نشده، بخشی از مشکلات ایجاد شده در رعایت نکردن این فرایند در ساخت و ساز کشور است.
وی یادآور شد: معرفی مهندس ناظر توسط سازمان نظام مهندسی به این معنا نیست که وظایف فنی و حقوقی ناشی از نظارت قانونی به عهده سازمان قرار گیرد بلکه گوشزدی از طرف سازمان بر حسن اجرای نظارت بر عملکرد ساخت و ساز است.
غفرانی افزود: سازندگان باید دارای صلاحیت و گواهی اشتغال از سازمان فنی مهندسی باشند و ساخت و ساز باید طبق استانداردها صورت گیرد.
وی با تاکید بر حساسیت هیات مدیره سازمان نظام مهندسی استان تهران از دوره پنجم به موضوع بازرسی و نظارت بر گودبرداری ها، گفت: میان شهرداری تهران و سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران تفاهم نامه ای با موضوع انتخاب ناظران مهندس توسط سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران بسته شد.
به گفته وی در دوره های قبلی حضور نظام مهندسی و نظارت بر ساخت و سازها کم رنگ شده بود که با تعامل و تفاهم حاصله با شهرداری تهران معرفی مهندسان ناظر برعهده سازمان مهندسی استان تهران قرار گرفت.
غفرانی گفت: طبق مقررات ملی ساختمان، سازنده دارای صلاحیت و 4 ناظر در حوزه سازه، معماری، برق و مکانیک بر صحت عملکرد ساخت و ساز نظارت دارند که اینک متاسفانه یک نفر ناظر است.
وی اضافه کرد: با اجرای این طرح حضور ناظران غیر حرفه ای و سنتی و سازندگان غیرمتخصص در ساخت و سازها کمرنگ خواهد شد.
غفرانی با اشاره به نظرات شورای شهر و شهرداری تهران مبنی بر اقتصادی نبودن حضور 4 مهندس ناظر در ساخت و ساز، گفت: حضور کاردان ها (که حلقه اتصال بین کارگران و مهندسین هستند) و ناظران مهندس باعث افزایش 2 درصد قیمت تمام شده ساختمان ها می شود که این افزایش در مقایسه با افزایش ضریب امنیت ساختمان و کیفیت فنی ساخت و ساز مبلغ قابل توجهی نیست.
وی در ادامه افزود :تاکنون 130 شرکت سازنده دارای صلاحیت به ثبت رسیده است که با تفاهم نامه شهرداری تهران و سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران حضور سازنده دارای صلاحیت و 4 مهندس ناظر در ساختمان های از متراژ 3 هزار متر مربع به بالا اجباری شده است.
این مقام خاطرنشان کرد: متراژ های این تفاهم نامه برای حضور مهندسان ناظر و سازنده دارای صلاحتی هر 6 ماه یکبار به متراژهای پایین تر از 3 هزار متر مربع یکبار کاهش می یابد.
غفرانی در مورد صدور شناسنامه فنی ساختمان گفت: زمانی شناسنامه فنی صادر می شود که فرایند ساخت و ساز براساس قانون نظام مهندسی تمامی مقررات ملی ساختمان به صورت کامل رعایت شود یعنی طراحی قانونی صورت بگیرد و ما بتوانیم آن را کنترل کنیم به عبارتی سازنده صاحب صلاحیت آن را بسازد،ناظرین در 4 رشته نظارت بکنند.
سقف محافظ این استادیوم با مساحت 310 مترمربع و با فرم گنبدی، بزرگترین نمونه موجود است که با توجه به قرارگیری در اقلیم گرم و مرطوب، به عنوان سایبان جمع شونده برای محافظت در برابر تابش آفتاب و بارند گی مورد استفاده قرار می گیرد.
پروژه در حال اجرای استادیوم ملی سنگاپور، در اسکله این شهر واقع شده است؛ این پروژه در واقع به عنوان بخش اصلی مرکز ورزشی سنگاپور مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
سقف محافظ این استادیوم با مساحت 310 مترمربع و با فرم گنبدی، بزرگترین نمونه موجود است که با توجه به قرارگیری در اقلیم گرم و مرطوب، به عنوان سایبان جمع شونده برای محافظت در برابر تابش آفتاب و بارند گی مورد استفاده قرار می گیرد.
فضای سرپوشیده خارج از استادیوم، به منظور مقابله با شرایط سخت آب وهوایی، در هنگام تجمع بعد از اتمام بازی ها، یرای تماشاچیان طراجی شده است.
انجمن سازههای فولادی ایران، پل روگذر معلم سمنان را برترین سازه فولادی كشور معرفی كرد.
انجمن سازههای فولادی ایران، پل روگذر معلم سمنان را برترین سازه فولادی كشور معرفی كرد.
به گزارش روابط عمومی شهرداری سمنان، طرح ساخت پل زیر قوسی خودرو گذر معلم سمنان، در بخش مسابقه سومین كنفرانس ملی سازه و فولاد شركت كرد و توانست از هیات داوران جایزه پل برتر را دریافت كند.
انجمن سازههای فولادی ایران، هر سال با بررسی سازههای مختلف فلزی ساختمانی، فلزی پل و سایر سازههای ویژه، بهترین طرحها را در كشور انتخاب میكند.
در مراسم اختتامیه این كنفرانس، از شهرداری سمنان به عنوان كارفرما، سازمان عمران شهرداری به عنوان پیمانكار و شركت طازند به عنوان مشاور پروژه قدردانی شد.
قرار است مشاور پروژه پل معلم، به منظور گسترش دانش ساخت پلهای روگذر و استفاده مهندسان فنی، در مراسمی كه این هفته برگزار میشود، وجوه سازهای و فنی پل را تشریح كند.
دبیر همایش ملی سازه و فولاد در مراسم اختتامیه با ابراز خرسندی از كیفیت طرحهای رسیده به دبیرخانه، افزایش چشمگیر سازههای فولادی منطبق بر اصول فنی به روزرسانی شده را در توسعه كشور، امری ضروری عنوان كرد.
رضائیان ابراز امیدواری كرد: برگزاری این همایش گامی موثر در ارتقای علم و توسعه كمی و كیفی نیروهای متخصص و بهبود بخشیدن به امور آموزشی و پژوهشی سازههای فولادی ایران باشد.
فقط 20 درصد از كار پل مانده
مدیرعامل سازمان عمران شهرداری سمنان نیز پیشرفت ساخت پل معلم را مطلوب ارزیابی كرد و گفت: ساخت این پل طبق زمانبندی اولیه، به بیش از دو سال زمان نیاز داشت اما با تلاش تیم پیمانكار و مشاور پروژه، پس از گذشت 9 ماه، 80 درصد پیشرفت فیزیكی دارد.
علی اكبر باغبان ساخت پل معلم را، تجربهای متفاوت در عرصه پل سازی درون شهری عنوان كرد و با اشاره به پروژههای موفق پلهای امیركبیر و محب شاهدین گفت: ساخت سازههای پل معلم در خود شهر سمنان صورت گرفته است و سازمان عمران برای این مهم كارگاههای ساخت را ایجاد و تجهیز كرده است.
به گفته باغبان، بالغ بر 80 درصد از مجموعه عوامل اجرایی این پروژه از نیروهای بومی هستند و همه مراحل طراحی و ساخت پل توسط كارشناسان داخلی انجام شده است.
وی با بیان اینكه سازمان عمران شهرداری تلاش میكند با مدیریت یكپارچه و كنترل پروژه، عملیات ساخت را در كوتاهترین زمان ممكن به انجام برساند ابراز امیدواری كرد سازمان عمران، در طرحهای آینده هم با اجرای پروژههای ویژه شهرداری و حفظ سرعت و كیفیت اجرا در آبادانی شهر موثر باشد.
مدیرعامل سازمان عمران شهرداری سمنان همچنین از اقدامات موثر و همكاری تنگاتنگ شهرداری، شورای اسلامی شهر، معاونت مالی و اداری شهرداری و مدیریت پروژه، در احداث پل معلم قدردانی و اجرای این طرح را گامی مهم در كنترل ترافیك شهر عنوان كرد.
رتبه اول فولادی برای پل معلم
زندی، مشاور پروژه پل معلم هم ساخت پل معلم به صورت قوسی، بدون پایه و با دهنه 66 متری را از عوامل انتخاب این پل به عنوان بهترین پل فولادی كشور عنوان كرد.
وی با بیان اینكه طراحی فنی، نوآوری در ساخت و سرعت ساخت پل معلم در خور توجه است و مورد توجه هیات داوران قرار گرفت گفت : طراحی خاص لرزهای و فنی سازه این پل، مطابق با آخرین آیین نامههای فنی روز دنیاست.
وی اجرای چنین پروژههایی را در داخل شهرها به لحاظ سختی كار و محدودیتهای زمانی مشكل توصیف و خاطر نشان كرد:
شكل سازه پل به لحاظ اجرایی و فنی در دستهبندی طراحیهای خاص قرار دارد و فرم قوسی آن ضمن زیبایی بخشی به كار، اجرای آن را مشكل كرده است.
كنفرانس ملی سازه و فولاد، زیر نظر سازمان تحقیقات مسكن، ضوابط و آیین نامه های ساخت سازههای فلزی در ایران و سایر مناطق دنیا را بررسی میكند.
این بنا شامل سه حجم ساده است که دو توده مستطیلی آن توسط یک مفصل نیم دایره ای شفاف به هم مرتبط شده است.
اختصاصی معماری نیوز: بازی های Snøhetta در نروژ، با هدف استقبال از بازدیدکنندگان جام جهانی اسکی 2011 در اسلو (Oslo)، پاویلیون VM را دایر کرده است.
(این مجموعه) در سایتی مثلثی قرار دارد که از یک سو با یک فرم قیفی شکل با هدف دعوت بازدیدکنندگان طراحی شده است و از سوی دیگر با دیوار تیغه ای احاطه شده که در قسمت بیرون زده (محدب) آن، مجسمه ای از Haakon King قرار گرفته است.
این بنا شامل سه حجم ساده است که دو توده مستطیلی آن توسط یک مفصل نیم دایره ای شفاف به هم مرتبط شده است.
نمای بنا از چوب بلوط تخته پوش شده است و کف پیاده رو و قسمت بالایی ساختمان نیز با سنگ تخت، فرش شده است که از نظر بصری و با توجه به دید پرنده ساختمان های بلندمرتبه مجاور، به خوبی با محیط پیرامونی ترکیب شده است.
(از لحاظ بصری) طراحی گرم داخلی (این بنا) از طریق ستون های چوبی حاصل شده است که همزمان پنل های شیشه ای تمام قد (در نما) را نیز نگه می دارد.
در نمای رو به خیابان، پوشش های عمودی، قسمت های چوبی نما را در عین فاصله اندازی، به ساختاری فلزی از جنس plexiglass و Fiber optic متصل می کند.
این باریکه ها، تداعی گر قندیل های یخی در این منطقه، در فصل سرد زمستانی است.
این ساختار، طراحی پاک در واقع همراه با استراتژی پایدار است. هر جز از این پروژه، با هدف بازیافت و استفاده مجدد ساخته شده است.این بنا با مساحت 300 مترمربع در دو طبقه ساخته شده است که (سازه آن)در مدت کوتاهی باز و یسته می شود(قابلیت مونتاژ در محل را دارد)
این ساختار به راحتی جابجا شده و می تواند به صورت یک فضای اداری، الحاقی، اتاق جلسه و در واقع هر فضای محصور دیگری تغییر کاربری دهد.
سیستم تولید انرژی خوشیدی و باد این خانه را بی نیاز از اتصال به شبکه خدمات انرژی می کند.
اختصاصی معماری نیوز: آیا می خواهید با آسایش حضور در خانه سفر کنید ؟ اگر پاسخ شما مثبت است نگاهی به این خانه چوبی شگفت انگیز بیاندازید.
ProtoHaus یک خانه چوبی با تکیه بر پایداری،عملکرد گرایی و زیبایی شناختی است.در این بنا از مصالح بازیافتی و اصلاح شده استفاده شده و روند ساخت و ساز با نظارت شرکت ساختمانی S. C. Holle و کمک آنها انجام شده است.
این خانه قابل حمل بر روی یک تریلر با تحمل وزن 14000 پوند ساخته شده وسیستم آب جداگانه و به رنگ سیاه و خاکستری با طراحی ادغام شده است و امکان دفع و حذف فاضلاب را دور از بنا در اختیار می گذارد.
سیستم تولید انرژی خوشیدی و باد این خانه را بی نیاز از اتصال به شبکه خدمات انرژی می کند.
معماري ديجيتال :
فايل حاضر حاوي تحقيق حميد دهقاني زاده دانشجوي كارشناسي معماري در زمينه ديجيتال و معماري است كه توسط نرم افزار Power Point توليد شده است . اين فايل داراي 32 صفحه متن و تصوير است .
حجم : 3.22 Mg
لینک دانلود
http://esource.netne.net/Persian/D-DaneshjuP-DigitalArchitect.htm
اين مكمل پوششي چندلايه است كه به كمك چسب مخصوص به سطح شيشه مي چسبد , بستر اصلي آن پلي استر از جنس پلي اتلين ترفتالات (PET) مي باشد اين پوشش حاوي ماده جاذب اشعه فرابنفش بوده و تا حدود 99% از ورود اين اشعه جلوگيري مي كند .
مهمترين لايه آن لايه فلز پوش است كه به كمك روشهاي پشرفته ذرات فلزات سنگين مانند (واناديم –طلا- آلياژ نيكل كروم) برروي لايه پليمري اندود گرديده است خاصيت اين لايه باز تابش اشعه مادون قرمز بوده و در حالي كه اجازه عبور نور مرئي را به آن مي دهد 1. درواقع اين عايق را مي توان تلفيقي از دو نوع عايق نوين انعكاسي و پليمري شفاف دانست . لايه هاي بعدي باعث تقويت استحكام كششي شده , در نهايت خواص ضد خش به محصول مي دهد. مزيت ديگر اين اين پوشش جلوگيري از خطر پاشيدگي شيشه هنگام شكسته شدن و يا هنگام زلزله است . در انواع كم گسيل اين نوع عايق در فصل زمستان با كم كردن ضريب انتقال حرارت رسانش شيشه باعث كاهش اتلاف حرارت نيز مي گردد.
بطور کلی ویندو فیلم ها دارای چهار نوع ساختمانی ، امنیتی ، اتومبیلی و دکوری میباشند که هر کدام از این ویندو فیلم ها بر اساس فرمول خاصی متشکل از لایه های مختلف طراحی شده اند . به هنگام فرآیند نصب ، فیلم از سمت محیط داخلی ساختمان یا اتومبیل به شیشه چسبیده و معایب متعدد شیشه را بر طرف مینماید.
ویندو فیلم لومر یک پوشش نازک ، متشکل از چند لایه پلیمری است که ضخامت کل آن در انواع مختلف ما بین 035/0 میلیمتر تا 4/0 میلیمتر (400 میکرون ) متغیر است.هر کدام از لایه های ویندو فیلم با هدف ایجاد خاصیت مشخصی طراحی گردیده اند که در نهایت در قالب یک محصول ارائه میگردند . بطوریکه تفکیک این لایه ها در عمل امکان پذیر نمیباشد .
به علت پیشرفت های تکنولوژیكي سالهای اخیر ، ویندو فیلم هایی که امروزه تولید میشوند ، کیفیتی بسیار بالاتر از پوشش های پلیمری گذشته دارند. در میان ویندو فیلم ها نیز لومر ( LLumar ) از بالاترین استاندارد ها وتائیدیه ها برخوردار بوده و محصول بزرگترین کارخانه تولید ویندو فیلم جهان ( CPFilms ) میباشد . قابل ذکر است حجم تولید ویندو فیلم در CPFilms به سالانه 25 میلیون متر مربع بالغ میگردد .
diagram
ساختار ویندو فیلم
5 - لایه استحکام بخش
این لایه شفاف از جنس پلیمر پلی استر تقویت شده می باشد که دارای ضخامت بیشتری نسبت به لایه های دیگر است . این لایه منشاء خواص ایمنی و امنیتی در ویندو فیلم ها بوده که میتواند به هنگام شکست شیشه بر اثر ضربات ، زلزله و حوادث غیر مترقبه تمام قسمت های مختلف شیشه را کنار هم نگه داشته و از فرو ریختن آن جلوگیری نماید . در انواعی از ویندو فیلم ها از رنگدانه ها در این لایه استفاده میشود که موجب میشود ویندو فیلم ها دارای جلوه ای رنگی ، زیبا و ظاهری دلنشین بگردند .
6 - لایه مقاوم در برابر خش
این لایه از جنس اکریلیک بوده و سطحی ترین لایه ویندو فیلم میباشد وباعث میگردد این محصول در مقابل خش پذیری و سایش مقاومت نماید بطوریکه مواد و لوازم پاک کننده متداول شیشه به این محصول آسیبی نمیرسانند .
در پایان این بخش یادآور می شود که تمام این لایه ها بصورت به هم فشرده در قالب یک محصول با ضخامت متوسط یک دهم میلی متر ارائه میشوند .
تأثیر ویندوفیلم لومر LLumar در فیلتراسیون مناسب اشعه خورشید :
llumar
اغلب لایه های فیلم از پلیمر خاصی به نام " پلی استر " تشکیل شده اند .
این لایه ها عبارتند از :
1 - آستر
این لایه هنگام فرآیند نصب از فیلم جدا می گردد ولایه چسب آماده تماس با محلول های فعال کننده می گردد.
2 - لایه چسب
این لایه موجب پیوند میان ویندو فیلم وشیشه میگردد که این پیوند شامل چندین مکانیزم از قبیل پیوند شیمیایی ، پیوند مکانیکی و نفوذ به ساختار آمورف شیشه می باشد . لازم به ذکر است که به دلیل نفوذ این لایه در ساختار شیشه ، تحمل شیشه در مقابل ضربات افزایش یافته بطوریکه شیشه در مقابل شکستن از خود مقاومت بیشتری نشان میدهد . به دلیل اینکه لایه چسب اولین لایه ای است که اشعه خورشید با آن برخورد می نماید در آن از مواد جاذب اشعه فرابنفش ( UV absorbers ) استفاده شده است تا ساختار ویندو فیلم از این اشعه محفوظ بماند به همین دلیل عمر ویندو فیلم های جدید بسیار بالاتر از نمونه های قدیمی است .
3 - لایه بازدارنده اشعه فرابنفش
این لایه منحصرا برای جلوگیری از ورود اشعه فرابنفش طراحی شده و حاوی گونه های شیمیایی جاذب فرا بنفش ( UV absorbers ) میباشد . اغلب ویندو فیلم ها برای جلو گیری از این اشعه مضر فقط به وجود مواد جاذب فرابنفش در لایه چسب خود اکتفا میکنند . در صورتیکه لومر ( LLumar ) برای باز داشتن اشعه از لایه ای مجزا استفاده مینماید و تا 99 در صد جلوی عبور اشعه فرا بنفش را میگیرد.
4 - لایه فلز پوش
این لایه مهمترین و با ارزش ترین لایه ویندو فیلم است چرا که تکنولوژی تولید آن بسیار پیشرفته بوده و دارای کارایی مهمی میباشد . در این لایه فلزات سنگین از جمله طلا ، نقره ، کروم ، نیکل و غیره به دو روش Metallizing ( تبخیر تحت خلاء ) و Sputtering ( حالت پلاسما تحت خلاء ) بر روی بستر پلیمری پوشش داده می شوند این فلزات دارای خاصیت دفع اشعه حرارت زای خورشید ( مادون قرمز ) میباشند . لذا منشاء خاصیت دفع حرارت خورشیدی در فیلمها همین لایه فلز پوش می باشد .
منبع: http://esource.netne.net/Persian/M-MS-MN-LLumar.htm
Origami :
Origami is the art of paper folding. The word is Japanese, literally meaning to fold (oru) paper (kami). I encourage you explore these pages and to make use of the resources you find here. Happy folding!
Origami, the Japanese name for the art of paper folding, comes from the Japanese verb oru (to fold) and the noun kami (paper). The word "origami" is now commonly used around the world. A finished origami figure is called a model, the method for folding a model is called a design, and drawn instructions for a model is called a set of diagrams. An origami artist is usually called a paperfolder.
The only requirement for origami is a piece of paper, making it one of the most accessible arts. Almost any paper may be used, but standard "origami paper" is thin, strong, and holds a crease very well. It is also usually white on one side and colored on the other side, and is cut into 15 cm squares (about 6 inches). Some origami artists also experiment with other materials, and have folded models out of cardboard, various types of cloth, wire mesh, sheet metal, and even sheets of pasta.
The basic technique of origami is folding, and many complex folds have been developed. The simplest fold is the valley fold, where a flat piece of paper is folded towards the paperfolder. When this fold is unfolded, the crease line forms a valley shape. Closely related is the mountain fold, where the paper is folded away from the paperfolder. This crease line forms an upraised ridge, or a mountain shape. Since these folds differ only in direction, mountain folds are usually made by turning the paper over, folding a valley fold in the indicated position, and then turning the paper over again. Certain combinations of basic folds form bases, starting shapes that may be used to fold many different models. The four most common bases, from simplest to the more complex, are the kite base, the fish base, the bird base, and the frog base.
The names of the bases reveal that many paperfolders enjoy folding models of animals (including all living creatures). Besides the many animal models, there are models of almost all physical objects including people, faces, plants, vehicles and buildings. Some paperfolders fold abstract or mathematical shapes, and others specialize in modular origami, where many copies of a simple folded shape are assembled to form large elaborate structures.
Paperfolders are a diverse group of people ranging from artists to scientists to therapists. Artists and craftspeople use origami as a way to express themselves creatively. Scientists, architects, and mathematicians explore the geometry of origami for its own beauty and for practical applications. Therapists and teachers use origami as a tool to help their patients recover from illness or to help their students learn. Many people fold paper simply because it is fun.
No one really knows when and where origami was invented. Some origami historians argue that since the invention of paper is credited to Ts'ai Lun of China in A.D. 105, paper folding must have been invented soon after. Paper was then introduced to Japan in the late sixth century by Buddhist monks, and paper folding was brought along with it. In Japan, paper was considered an expensive commodity, and it was used in many aspects of Japanese life, most notably in architecture. Certain origami models were incorporated into religious (Shinto) ceremonies. In fact, the word for paper, kami, is a homonym for the word for spirit or god. The designs associated with Shintoist ceremony have remained unchanged over the centuries. However, since there are no known Chinese records of paper folding, and since the oldest Japanese records date only to the 18th century, other historians claim that origami is definitely a Japanese invention. Regardless of its ultimate origin, Japan is recognized as the country that most fully developed the traditional art of origami.
The Japanese transmitted their designs via an oral tradition, with the recreational designs being passed from mother to daughter. Because nothing was ever written down, only the simplest designs were kept. The first written instructions appeared in AD 1797 with the publication of the Senbazuru Orikata (Thousand Crane Folding). One portion of the Kayaragusa (also known as Kan no mado or Window on Midwinter), an encyclopedia of Japanese culture published in 1845, included a comprehensive collection of traditional Japanese figures. The name origami was coined in 1880 from the words oru (to fold) and kami (paper). Previously, the art was called orikata ("folded shapes").
Meanwhile, paperfolding was also being developed in Spain. The secret of papermaking reached the Arabic world in the eighth century, and the Arabs brought it to Spain in the 12th century. The Arabs were devoutly Muslim and their religion forbade the creation of representational figures. Instead, they followed their mastery of mathematics and their paperfolding was a study of the geometries inherent in the paper. After the Arabs left Spain, the Spanish went beyond the geometric designs and developed papiroflexia, an art this is still popular in Spain and Argentina.
Modern origami owes a great deal to the efforts of YOSHIZAWA Akira. After centuries of people folding the same traditional models, Master Yoshizawa published books with completely new models starting in the early 1950's. He, together with American Sam Randlett, also developed the standard set of origami diagram symbols that is still used today. Exhibitions of his work, both in Japan and around the world, introduced origami to many people, leading to the formation of various origami associations including the Origami Center of America (now OrigamiUSA), and the British Origami Society. Now there are origami masters and enthusiasts in many countries, forming a widespread but close-knit community. Yoshizawa, who died in 2005 at the age of 94, is still regarded as the grandmaster of origami.
Today, master paperfolders can be found in many places around the world. New and improved folding techniques have produced models that would have astounded the ancients. They still manage to astound many people today. Where once it was considered a feat to fold a representational insect that gave the impression of a segmented body and multiple legs, anatomically correct insects are now considered commonplace and the feat is to create insects that are of a recognizable species. Happily, not all paperfolders have reduced paperfolding to greater and greater achievements of technical skill. The artistry of paperfolding is also flourishing.
Composition and paper choice play an important role in this newfound artistry. Yoshizawa has also led the way in this area, producing fabulous displays that capture the life of his subjects, whether shown as a diorama, as a mobile, or in a shadow box. He has developed a technique known as backcoating that is the lamination of two layers of washi to produce a paper that is unparalleled for folding. Also, a technique known as wet folding, where a heavily sized paper is folded while wet, allows the folder to sculpt his model into soft curves and 3D forms.
picture in :http://esource.netne.net/Persian/M-EA-Origami.htm
1-پلي استايرن منبسط (فوم پلي استايرن ,پلاستو فوم يا يو نيليت)
براي اولين بار پلي استايرن توسط يك شركت آلماني در سال 1940براي عايق در صنايع الكتريكي ساخته شد. و در جريان جنگ جهاني دوم جهت ساخت لاستيك مصنوعي از آن استفاده شد . محصولات پلي استايرن در سه گريد توليد مي شود.
گريد 1- مقاوم در برابرضربه كه جهت مصارفي مانند : تهيه ظروف , بدنه لوازم خانگي استفاده مي شود.
گريد2- نوع معمولي كه مقاومت كمتري در مقابل ضربه دارد كه كاربردهاي در صنايع اتومبيل سازي و الكتريكي و غيره دارد.
گريد3- پلي استايرن منبسط يا فوم پلي استايرن (پلاستو فوم )كه در صنايع بسته بندي كار برد وسيعي داشته و به عنوان عايق حرارتي نيز استفاده مي شود دامنه استفاده از اين فوم در حال افزايش است به عنوان مثا ل اخيرادر سقفهاي تيرچه بلوك به جاي بلوك سيماني از بلوك هاي پلاستو فوم استفاده مي شود.
مزاياي عمده فوم پلي استايرن عبارتند از :
1-انتقال حرارت كم جهت استفاده عايق حرارتي 2-جذب خوب انرژي براي بسته بندي مواد 3-شناوري بالا 4- بالا بودن نسبت سفتي به وزن به طوري كه قطعات ساخته شده داراي وزن كم و استحكام خوب هستند 5- هزينه كم به ازاي واحد حجم .
معايب عمده فوم پلي استايرن عبارتند از :
1-خاصيت اشتعال پذيري وكمك به گسترش حريق
2-توليد گازهاي سمي در هنگام سوختن
3- انتقال بخار آب و جذب رطوبت4-نمي توان در بالاتر از ˚C 74 درجه سلسيوس به كار برد .
فوم پلي استايرن به طور وسيعي در عايق حرارتي54-تا 74درجه سانتيگراد به كار برده شده است كه دلائل عمده آن قيمت پائين بوده , در دسترس مي باشد و به راحتي ساخته مي شود , محكم و پايدار بوده و در برابرتخريب مقاوم است . پلي استايرن اكسترود شده به صورت تخته در اندازه هاي مختلف جهت ساخت ديوار و عايق بام در دسترس است . دانه هاي قابل انبساط پلي استايرن را نيز مي توان به صورت صفحاتي براي نما در ساختمان سازي ساخته و به كار برد. در مواردي كه كاربردعايق حرارتي مورد نظر است مقاومت بالا لازم نبوده و پلي استايرن منبسط به اندازه كافي مقاومت دارد .
فوم پلي استايرن را در جرم ويژه هاي بسيار پائين نيز مي توان توليد كرد. ولي كاهش جرم ويژه به افزايش ضريب هدايت حرارتي با كاهش عايق حرارتي و افزايش انتقال بخار آب مي انجامد .از اين رو از اين نوع فوم هاي بسيار سبك در كارهاي بسيار حساس نمي توان استفاده كرد.
2- فوم پلي يورتان
فوم پلي يورتان با يك ساختار سلولي بسته كه برپايه پلي يورتان ,حضور كاتاليزورها و مواد دمنده باواكنش شيميايي پلي ايزوسيانات ها با تركيبات حاوي هيدروژن اسيدي ساخته مي شوند. مزيت هاي فوم پلي يورتان عبارتند از : هدايت حرارتي كم كه از تمامي مصالح عايق متداول ديگر كمتر است , وزن سبك , استحكام بالا, قابليت بسيار زياد در پذيرش تغيير در فومولاسيون جهت برآورده كردن انتظارات كاربردي, چسبندگي قوي به بسياري از مواد, نفوذپذيري كم در برابر بخار آب, مقاومت حرارتي در دماي بيش از 100 در جه سلسيوس, قابليت فوم شوندگي در محل براي پر كردن شكل هاي پيچيده, فوم سخت پلي يورتان در گستره وسيعي از دما به عنوان عايق حرارتي به كار برده شده است .براي مثال اين نوع فوم در عايق كاري ازت مايع در-196 درجه سلسيوس و بخار در +126 درجه سلسيوس به كار برده شده است .
فرم انعطاف پذير پلي يورتان نيز در عايق كاري لوله ها مي تواند به كار برده شود . فوم هاي پلي يورتان به صورت يك لايه نازك با كارآرايي بالا عايق كاري بدنه يخچال ها و فريزرها به كار برده مي شود . امروزه سعي مي شود كه فوم پلي يورتان باگازي غير از CFC(كلروفلوئور كربن )به عنوان ماده دمنده ساخته شود . اگر چه اين گازها به خوبي گاز هايCFC عايق كاري را انجام نمي دهند ,ا ما به لايه ازن سياره زمين آسيب كمتري وارد مي كنند, چگالي فو م هاي ساخته شده توسط روش جديد معمولا 32 كيلو گرم بر متر مكعب است . فومهاي پلي يورتان سلول باز با چگالي كم (8كيلو گرم بر متر مكعب) نيز وجود دارد .بعضي انواع با چگالي كم از دي اكسيد كربن به عنوان ماده دمنده استفاده مي كنند و همچنين فوم هاي كم چگالي به داخل ديوار هاي دو جداره باز اسپري مي شوند و به سرعت منبسط مي شوند و فضاي خالي راپر از درزبندي مي كنند فو مهاي آهسته منبسط شونده براي ساختمان هاي موجود كه عايق حرارتي ندارند در نظر گرفته شده است . اين فوم مايع بسيار آهسته منبسط مي شود و بنابراين احتمال آسيب رسيدن به ديوار ناشي از انبساط بيش از حد كاهش مي يابد . فوم در برابر بخار آب نفوذ پذير است, قابل انعطاف بوده و در برابر مكش آب اين عايق درزبندي هواي خوبي انجام مي دهد . همچنين كندسوز است و بعد از براشتن آتش , شعله پايدار نخواهد بوداما نكته با اهميت اين است كه متصاعد نمودن گازهاي سمي سيانيد هيدروژن(سيانور) در مجاورت حرارت يا در هنگام سوختن مي باشد.
3- فوم پلي اتلين (پلي فوم)
پلي اتلين داراي خواص مهمي از جمله عايق الكتريكي, خاصيت فيلم و ورقه شدن و مقاومت شيميايي در برابر رسوبات را داراست . از جمله معايب پلي اتلين اين است كه در برابر حلالها تحت دما و شرايط معين , مقاومت كمتري نشان ميدهد و اكسيژن مي تواند در آن خرابي بوجود آورد . به طوري كه در طولاني مدت وقتي در برابر آب قرار مي گيرد اكسيژن آزاد شده توليد پوسيدگي مي كند اين امر استفاده از اين عايق هارا در شبكه آبرساني آب گرم محدود مي كند. در صورت استفاده از اين عايق در صنايع برودتي وحرارتي با پديده كندانس و اتلاف حرارت مواجه خواهيم شد ضريب انتقال حرارت اين عايق در دما ي 25 درجه سانتيگراد 0/042 است . اين عايق قابل اشتعال است و برابر شعله مستقيم باعث افزايش دامنه حريق مي گردد و نبايد از آن در معرض تابش مستقيم نور خورشيد استفاده شودگسترده دمائي قابل استفاده از اين فوم بين دماهاي ˚40- 90 تا˚ است.
4-فوم پلي وينيل كلرايد (PVC)
محدوده وسيعي از تغيير شكل فشار ي همراه با مزاياي عالي عايق رطوبت و بخار ارايه مي دهد . فوم PVC از طريق آميزه سازي انواع مختلف نرم كننده و كوپليمر به دو طريق فيزيكي و شيميايي با خواص مختلف به دست مي آيد . اين فوم ها به صورت نرم , سلول باز , بخشي سلول باز , نيمه سخت و سخت سلول بسته مي توانند باشند. از نظر عايق حرارتي فوم PVC سخت دو برابر گران تر از فوم هاي پلي استايرن و پلي يورتان است .در مقايسه با ديگر پلاستيك هاي سلولدار به كار رفته در عايق حرارتي PVC انبساط مقاومت بالايي داشته و بسيارسخت است.فوم PVC سخت عايق حرارتي و صوتي بسيار خوبي بوده و نفوذ بخار و رطوبت در آن بسياركم است. از آنجا كه مقاومت برشي فوم PVC بالاست سطح آن براي اعمال سيمان و گچ بسيار مناسب است . مزيت عمده فوم هاي PVC عملكرد بهتر آنها در برابر آتش نسبت به ساير فوم هاي پليمري است .از اين رو نوع پانل ها در كاربردهاي دريايي و ساختماني در اورپا پذيرفته شده اند.
atlaspaya.com
سیزدهمین مسابقه طراحی خانه ای در سرزمین وحشی به میزبانی UIA 2011 Tokyo & Design 2050 برگزار می شود.
در دوران باستان ما در سرزمین های غیر قابل سکونت و نارآرام زندگی می کردیم و در برابر سختی و خشونت آن می جنگیدیم و مزایای باروری آن را دریافت می کردیم . وحشی گری و تندی طبیعت به طور مستقیم به زندگی ما مرتبط بود . در عصر حاضر ، ما در شهرها زندگی می کنیم . شهر یک محیط بزرگ و ساخته دست بشر است که در آن ما دیگر به قدرت طبیعت فکر نمی کنیم به جز زمانی که ما از بلایای طبیعی مانند طوفان ها ، سیل ها ، خشکسالی ها و زلزله ها شوکه می شویم . با این حال ، ما هنوز به طور غریزی زندگی اجدادمان را به خاطر می آوریم و احساسات پیچیده ای از ترس و اشتیاق برای زندگی در سرزمین های وحشی داریم .
این سرزمین وحشی میتواند از هر نوع باشد : جنگلی عمیق یا انبوه ، چمنزارهای وسیع در دشتهای آفریقا ، بیابان یا دریا . یا شما می توانید یک سرپناه دربرابر بلایای طبیعی مانند طوفان ، زلزله یا برف سنگین طراحی کنید . ساختار خانه می تواند از نوع چوبی ، بنایی یا ... و در صورت لزوم می توان آن را با سوپر آلیاژهایی که برای سفینه فضایی استفاده می شود ، ساخت .
پس بیایید خانه ای در سرزمین وحشی پیشنهادکنید که ما انسان های عصر مدرن ، هر دو توانگری و سرسختی این محیط ها را به همراه حس ارتباط با آن احساس کنیم . این مسابقه میزبان تمام دانشجویان لیسانس و فوق لیسانس - بدون هیچ هزینه ورودی از سراسر دنیا می باشد.
منبع: سایت خبری معماری نیوز-- 5392 :کدخبر
اعلام اسامی برندگان سال 2012 مسابقه طراحی خلاقانه ژنراتور
اسامی برندگان سال 2012 مسابقه طراحی خلاقانه پارک فرشکیلز در جزیره استاتن اعلام شد.
اختصاصی معماری نیوز: اسامی برندگان سال 2012 مسابقه طراحی خلاقانه پارک فرشکیلز در جزیره استاتن اعلام شد. این مسابقه با چهار برنده و لیست بلند بالایی از خلاصه پروژه ها و طیف وسیعی از ایده ها نشان دهنده گزینه-های متعدد و متفاوتی برای زیرساخت پایدار و مناسب است.
لیست برندگان:
اول: طرح Scene-Sensor ، عبور از جریان های اجتماعی- اکولوژیکی از: جیمز موری و شووتا واشاکمادز
دوم: طرح تپه های سرسبز(Fresh Hills ) از: متیو روزنبرگ و مشاور مهندسی ساختاری: مت ملنیک و دستیار تولید: امی ماروتا و روبی الیزر
سوم: طرح Pivot از: یانکسین هو و بن اسمیت
چهارم: طرح 99 بادکنک قرمز از : امکا نادی، اسکات روزین، میغان هانتر، دنیل لوب، کارا مک دوول، ایندراجیت میترا، نرگس آیت و دنیس فلوری
رتبه اول: طرح Scene-Sensor ، عبور از جریان های اجتماعی- اکولوژیکی
تیم هنرمند: جیمز موری و شووتا واشاکمادز
محل سکونت هنرمند: آتلانتا ایالات متحده امریکا
فن آوری های انرژی: ژنراتور های پیزوالکتریک (فیلم نازک و سیم های جاسازی شده)
ظرفیت سالانه: 5500 مگاوات ساعت
فعل و انفعالات کلیدی انرژی های انسانی و اکولوژیکی (زیست محیطی) ، در بالا و پایین سطح فرشکیلز سبب جریان های محیطی پیچیده ای می شود که این سوال را در ذهن ما ایجاد می کندکه چگونه می توان انرژی آنها را در قالب یک نیروی مولد حس کرد و کانالیزه و مهار کرد و از نوسانات این ارتباط تنگاتنگ به شیوه مفیدی بهره جست.
Scene-Sensor خود را در تقاطع جریان های پیوندیابنده و جداشونده سطوح فراز و نشیبی زمین جای می دهد: از طرفی مانند یک کانال جدا کننده وزش های باد را از طریق یک شریان جزر و مددی و کششی مهار می کند و از طرف دیگر به عنوان یک نقطه قوت (مثل یک بخش برتر) تمام جریان های پیاده رو را در پارک طبقه بندی می کند. این عمل دو جانبه مثل آینه – پنجره، صحنه دورنمای نوساندار فرشکیلز را هم منعکس می¬کند و هم نشان می دهد.
رتبه دوم: طرح تپه های سرسبز(Fresh Hills )
تیم هنرمند: متیو روزنبرگ و مشاور مهندسی ساختاری: مت ملنیک و دستیار تولید: امی ماروتا و روبی الیزر
محل سکونت هنرمند: لوس آنجلس، ایالات متحده امریکا
فن آوری های انرژی: WindTamer, Carbon Dioxide Scrubber, SmartWrap
ظرفیت سالانه: 238 مگاوات ساعت
طبق رویکرد تپه های سرسبز ما به نظر می رسد تپه های مواج عناصر طبیعی برآمده از زمین هستند.
بدیهی است که این ساختار مانند تپه های زیر آن با این منطقه اخیراً پوشیده از زباله مانوس و بومی نیست. این منطقه به آرامی در این توپوگرافی حاضر جا خوش کرده است و تمایزاتی در گستره افقی آن ایجاد شده است. این منطقه تپه شرقی را در بر گرفته و پیوستگی یک پارچه ای بین مهار انرژی سودمند و یک چشم انداز پر برنامه ایجاد کرده است.
این موضوع ارتباط هماهنگی بین زمین و باد ایجاد می¬کند. تپه¬های سرسبز مرهمی برای مزرعه توربین جداشده ازچشم انداز است و مانع ورود جوامع در این فضا می شود.
رتبه سوم: طرح Pivot
تیم هنرمند: یانکسین هو و بن اسمیت
محل سکونت هنرمند: آتلانتا، ایالات متحده امریکا
فن آوری های انرژی: دیسک های پیزوالکتریک و پارچه
ظرفیت سالانه: 1200 مگاوات ساعت
آینده فرشکیلز وابسته به دو موقعیت کلیدی منطقه است: غرق شدن تدریجی در زباله ها و بالا آمدن سطح آب دریای اطراف آن. همین سبب شد ما فکر کنیم چگونه می توانیم این مشکلات بالقوه را به فرصت تبدیل کنیم.
طرح PIVOT با دو انجام مداخله پاسخ این سوال ماست: شناورکردن ساختار "ترانوا" در خط حرکتی بین این وضعیت ها در طی جایگزینی ناحیه از دست رفته شکل می گیرد و جمع کردن انرژی های انسانی و باد که در امتداد " کیل/ کانفلوانس" در جریان است.
رتبه چهارم: طرح 99 بادکنک قرمز
تیم هنرمند : اِمِکا نادی، اسکات روزین، میغان هانتر، دنیل لوب، کارا مک دوول، ایندراجیت میترا، نرگس آیت و دنیس فلوری
محل سکونت هنرمند: وینی پگ کانادا
فن آوری های انرژی: پانل های پیزوالکتریک و خورشیدی
ظرفیت سالانه: 14000 مگاوات ساعت
این عبارت برگرفته از آهنگ "99 بادکنک قرمز" در سال 1984 است که تداعی کننده حالاتی از فقدان، امید، خاطره و پایداری در دنبال کردن رویاها برای آینده ای روشن و موفق است. با الهام از این تصاویر ، 99 بادکنک قرمز پیشنهادی با مسمّا و استعاری ست در اثبات این سخن که برخی چیزهای زیبا و بازیافتی را می توان از گرد و غبار برجای مانده از فعالیت بشر بر روی زمین و انباشت زباله های جامعه به دست آورد.
منبع: سایت خبری معماری نیوز - ترجمه: نعیمه خوانساری--- برای دیدن تصاویر به آدرس http://memarinews.com/Pages/News-10335.html مراجعه نمایید.
مسابقه بین المللی با موضوع "عملکرد در معماری"
سخن در باب عملکرد و هنر،مطلبی امروزی نیست لذا با پیدایش معماری مدرن و وجود دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد گفتار در این حیطه را بسیار کرده است.
اختصاصی معماری نیوز: سخن در باب عملکرد و هنر،مطلبی امروزی نیست لذا با پیدایش معماری مدرن و وجود دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد گفتار در این حیطه را بسیار کرده است.
لویی سالیوان با گفته ی فرم تابع عملکرد است از آغازکنندگان جریانی بود که با نظریات معمارانی چون میس وندروهه و لوکوربوزیه ادامه پیدا کرد.
این گروه خانه را ماشینی برای زندگی می دانستند و تزئینات را جنایت و به طور خلاصه کمتر را بیشتر، بدین معنا که هر چه بنا از عناصر تزئینی و غیر کاربردی تهی تر باشد به مفهوم آن نزدیک تر است.
میس وندروهه به این اصل اعتقاد دارد که ایجاد فرم های تازه هیچ ارتباطی با معماری ندارد.این گروه در واقع معماری را زاییده ی عصر خود می دانندو نه معمار و طراح آن.
معماری فرزند زمان خود است و معمار تنها وسیله ایست برای خلق.لیکن عمده ای دیگر بر این معتقدند که:تزئینات بخشی از ساختمان است،معماری بر عملکرد استوار است ولی در ان خلاصه نمی شود.
ذوق و سلیقه ی شخصی است که بنا را می سازد و در آن روح می دمد.معماری فرزند معمار می باشد که با عصر خود سازگار است.
چارلز مور اینگونه می گوید: بیشتر، بیشتر است .لیکن گفتار نوشتار بر این است که:تعاریف گذشته را،باید به چالش بکشانیم و برای واژه هایی که مدت ها مورد استفاده بوده اند تعاریف جدیدی قائل شویم .اگر عملکرد را کاربرد فرم و هنر را زیبایی بصری بدانیم،آنگاه تعریف ما از معماری چه خواهد بود؟
ایجاد فضا با خلق فرم ها.اگر هدف معماری را خلق فضا بدانیم آنگاه هرچه که در این راستا مورد بهره قرار گیرد چه کاربردی باشد و چه حائز زیبایی بصری، ارزشمند است.
المان عنصری است غیر کاربردی و تنها دارای ارزش های بصری است.برای خلق فضا،المان می تواند نقش بسزایی داشته باشد پس می تواند در معماری ارزشمند باشد.
و آنگاه که معماری را اینگونه تعریف کنیم،هرچه که در خلق فضای مورد هدف سودمند باشد،عملکردی محسوب می گردد.و در اینجا زیبایی بصری جزئی از عملکرد می شود.
باید توجه داشت که المان هایی که موزه ها، خانه ی آن ها است، عناصر معماری شمارده نمی شوند مگر آن که در خلق فضایی مناسب خود بکار روند.کاربرد فرم و زیبایی بصری، تار و پودی است که در هم تنیده شده اند و معماری را خلق نموده اند.
هنر در تزئینات خلاصه نمی شود.معماری موجودی زنده است که روحی دارد مطابق عصر و فلسفه ی خود.وارد کردن عناصر زائد در ان،حتی اگر هنری باشند،جنایت است که نباید ان را در پشت واژه ی تزئینات مخفی کنیم.
فضا اگر پویا باشد،نیاز خود را می گوید.کمتر و بیشتر بودن را فضا می گوید نه معمار ان. این رقابت با دعوت از تیم های چند رشته ای از هنرمندان، معماران، طراحان ، و دیگر متخصصان، به عملکرد استراتژی های هنر و معماری مشارکتی در درون قلمرو شهری می پردازد.
فرصت شرکت در این مسابقه بین المللی، 6 ژانویه 2012 می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به سایت www.performancearchitecture.eu/index_en.html مراجعه کنید.
منبع: سایت خبری / تحلیلی معماری نیوز--- 6038 :کدخبر
پل ورسک حدود ۷۵ سال پیش ساخته شد. این پل از شگفتیهای مهندسی راهآهن ایران است که در جنگجهانی دوم به «پل پیروزی متفقین» معروف شد. از شگفتیهای ساخت این پل عدم استفاده از هیچ سازه فلزی در ساخت آن است.
معماری نیوز: پل ورسک حدود ۷۵ سال پیش در شهرستان سوادکوه استان مازندران ساخته شد. از شگفتیهای ساخت این پل عدم استفاده از هیچ سازه فلزی در ساخت آن است. این پل در مسیر راه آهن سراسری شمال - جنوب و در ارتفاع ۱۱۰ متری از ته دره با دهانه ۶۶ متری و با وسایلی ابتدایی ساخته شد. این پل دو كوه عظیم و سختگذر عباسآباد را به هم متصل میکند.
ساخت پل ورسک از اواسط آبان سال ۱۳۱۳ آغاز و افتتاح رسمی آن روز ۵ اردیبهشت ۱۳۱۵ انجام شد. هزینه احداث پل ورسک ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال اعلام شد. نمایی از عملیات ریل گذاری روی پل ورسک.
پیمان صدفی پژوهشگر که درباره تاریخچه این پل تحقیق کرده است، درباره اهمیت این پل میگوید: «پل ورسک در زمان جنگجهانی دوم بهخاطر نقشی که در كمکرسانی به اتحاد جماهیر شوروی محاصره شده توسط آلمان هیتلری ایفا کرد معروف شد و لقب پل پیروزی گرفت. به قول فرماندهان متفقین اگر راه آهن ایران وجود نداشت، نقشه جهان به شكل دیگری بود.»
به گزارش روزنامه "آفتاب یزد"، رضاشاه برای افتتاح پل ورسک شخصا به سوادكوه که زادگاه خودش نیز بود آمد. در برخی روایتها درباره روز افتتاح این پل آمده است که به دستور رضا شاه سرمهندس اتریشی این پل موظف شد تا در هنگام عبور اولین قطار زیر پل قرار بگیرد تا در صورت تخریب پل، اولین شخص کشته شده از این حادثه خود او باشد.
پیمان صدفی درباره نتیجه تحقیقات خود از روند ساخت پل ورسک ادامه میدهد: « به دستور دولت آلمان، لادیسلاوس فون رابسویچ اهل اتریش که در ایران به مهندس ورسک مشهور شده به همراه همسر و فرزندانش به ایران آمد تا یكی از سخت ترین كارهای دنیا را در فیروزكوه به انجام برساند. پل ورسک هنوز هم نماد مهندسی پیشرفته آلمانیها و انجام كار محكم و درست است.»
در پژوهشی با نام " افسانه مهندس ورسک" که پیمان صدفی گرداوری کرده، آمده است مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ) در اوقات فراغت بهویژه در فصل زمستان كه بهدلیل رعایت ایمنی عملیات احداث پل ورسک تعطیل میشد، به كار مورد علاقهاش یعنی نقاشی میپرداخت . یک نمونه از نقاشیهای او تصویر زیر است كه پل ورسک را درمرحله اتمام بخش قوسی و ستونهای نگهدارنده تاج پل نشان میدهد.
نقاشی بعدی پل ورسک که توسط مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ) کشیده شده است، مراحل آخر ساخت پل ورسک در زمستان سال ۱۳۱۴ را نشان میدهد . همچنین درپائین عكس ، تونل زیر رودخانه و بر روی آن كانال هدایت رودخانه دیده میشود .
تصویری کمیاب از مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ). مهندس ورسک در سال ۱۹۳۸ ایران را ترک كرد و در كوران جنگ دوم جهانی ، پروژه های بسیاری را در آلمان ، نروژ و مصر اجرا نمود. رابسویچ در سال ۱۹۵۱ دكترای خود را از دانشگاه گراتس اتریش دریافت و بعدها بهعنوان مشاور سازمانملل در سالهای ۱۹۵۶تا ۱۹۵۸ در ونزوئلا خدمت کرد.
نظارت بر احداث این پل به مهندس ورسک (لادیسلاوس فون رابسویچ) سپرده شد . به همین دلیل رابسویچ و خانوادهاش حدود دو سال در خانهای در پائین دست پل و در كنار رودخانه زندگی می كردند. نمایی از ارتباط كابلی بین دو کوه جهت انتقال تجهیزات هنگام ساخت پل ورسک.
نمایی از کارگران در حال ساخت پل ورسک. پل ورسک از ملات سیمان و شن شسته شده و آجر ساخته شده و در ساختمان آن از بتنآرمه استفاده نشده است.
کارگران در حال حرکت به سمت کارگاه ورسک.
روزنامه اطلاعات در تاریخ ۵ اردیبهشت سال ۱۳۱۵ به نقل از مهندس لادیسلاوس فون رابسویچ نوشت: «روزی كه این مدل را برای احداث پل ورسك تهیه كردم مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن نگریسته و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یكی از فتوحات علم مهندسی به حساب آوردند. امروز كه این پل احداث شده، همه، من و رفقایم را تشویق و تحسین میكنند و آن را در شمار بهترین پلهای قشنگ و شاهكار مهندسی میدانند.»
با شروع جنگ دوم جهانی و با توجه به احتمال ورود متفقین به ایران و استفاده آنان از راهآهن ایران، تصمیم گرفته شد كه همه پلها مینگذاری شوند. پل راه آهن ورسک نیز شامل این دستور بود، اما پلها هیچگاه منفجر نشدند و متفقین پس از اطلاع از این موضوع اقدام به خنثی كردن مینها كردند.
محمد سجادی وزیر راه ایران بین سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ با اشاره به مینگذاری پل ورسک گفته بود: «با شنیدن اخبار وحشتناک از جبهههای جنگ شوروی، دستور مینگذاری پل ورسک و پلهای مهم دیگر راهآهن داده شد و این كار با دقت و به صورت محرمانه انجام پذیرفت. لیكن پس از اشغال ایران توسط متفقین، دستوری برای انفجار پلها صادر نشد.»
با گذشت حدود ۷۵ سال از ساخت پل ورسک، قطار تهران - ساری هر روز دو بار از روی این پل میگذرد. قطارهای گرگان و قطارهای باربری و سوختی نیز، از روی پل ورسک میگذرند. پل ورسک بهعنوان یکی از مهمترین آثار مهندسی راه آهن ایران به ثبت ملی رسیدهاست.
نمایی از کارگران در حال احداث داربست پل ورسک.
منبع: DW
۱۳۹۱ پنجم آذر :تاریخ انتشار---- 9970 :کدخبر
واقعیت های طرح ملی "کنار گذر ساحلی رامسر " چیست؟
در سال 1385، هیئت دولت در سفر استانی به مازندران، مصوبه ای را درخصوص انجام مطالعات و لزوم اجرای پروژه کنارگذر ساحلی رامسر تصویب می کند. در اواخر سال 1386، شرکت مهندسین مشاور "هرم پی" (به عنوان مدیر پروژه)، مطالعات امکان سنجی و طراحی کانسپت این طرح ملی را آغاز کرد.
پس از انتشار خبر "کنارگذرساحلی رامسر، بازتولید یک فاجعه!" در تاریخ سی اردیبهشت 91 توسط سایت خبری معماری نیوز که به بررسی فنی و تخصصی این پروژه پرداخت ، حال سایت مشرق نیز اقدام به انتشار مسائل دیگری از این پروژه کرده است.
به امید اینکه اینگونه طرح ها در حد واقعا ملی مطالعه و امکان سنجی و اجرا شود.
در این نوشتار قصد داریم تا به تشریح یک اشتباه بپردازیم. اشتباهی که "طرح ملی" نام گرفت.
10591 :کدخبر و منبع :http://memarinews.com/Pages/News-10591.html
بررسی تاثیر متقابل روانشناختی رنگها در کاربرد هنری رنگ اهمیت بسزایی دارد و استفاده متناسب از هر رنگ می تواند کاربرد ویژه ای در طراحی داخلی داشته باشد.
شکوه و جلوه هر رنگ در کنار رنگ دیگر، اثر واقعی خود را نشان می دهد و هر رنگ نسبت به رنگ دیگر میزان تیرگی یا روشنی اش بهتر نمایان می شود. تغییر دادن این ترتیب طبیعی ، ناهماهنگی رنگها را به دنبال دارد و استفاده از این ترکیب ناسازگار، می تواند تغییرات زیادی در دکوراسیون داخلی به وجود آورد.
هر رنگ دارای ۳ صفت تغییر پذیر است: فام ، درخشندگی و پرمایگی. فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله رنگی ( از قرمز تا بنفش) معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مریی مشخص می کند. قرمز، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند، جزو رنگهای اصلی نیز به شمار می آیند.
گروه دوم فام های ثانویه عبارتند از: نارنجی ، سبز و بنفش که از مخلوط مقدار مساوی دو فام اولیه به دست می آید و سومین دسته فام ها نیز از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند: زرد و نارنجی (پرتقالی)، نارنجی و قرمز، قرمز و بنفش (ارغوانی)، بنفش و آبی (لاجوردی)، آبی و سبز (فیروزه ای)، سبز و زرد (مغز پسته ای). ۱۲فام نام برده با ترتیبی معین در چرخه رنگ ، قرار می گیرند. در چرخه رنگ ، فام های گروه دوم و سوم که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند. هنگامی که این رنگها با رنگهای خالص سفید و سیاه ترکیب شوند، رنگها و سایه های مختلفی را ایجاد می کند.
درخشندگی که دومین صفت رنگ است ، درجه نسبی تیرگی و روشنی را مشخص می کند. اغلب نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند و معمولا _درخشندگی رنگهای فام دار را در قیاس با رنگهای بی فام می سنجند. در چرخه رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی (معادل خاکستری تیره نزدیک به سیاه) را دارد.
پرمایگی (اشباع)، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام را مشخص می کند (گاه واژه شدت را نیز در این مورد به کار می برند). فام های چرخه رنگ صد در صد خالص اند، ولی در طبیعت بندرت می توان فام خالصی یافت..رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند، اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند، از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت.
رنگ در معماري داخلي
استفاده از این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر رنگها حاکم می کند و در نتیجه یک مفهوم یا نوعی نظم خاص را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد. استفاده متناسب از رنگ در دیوارها و پیش زمینه های روشن تاثیر زیادی در محیط به وجود می آورد. رنگهای سرد می تواند کاهش مختصری در دمای بدن ایجاد کنند و رنگهای گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند. به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند. استفاده از پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگ مطلوب و سایز متوسط تاثیر بسزایی در دکوراسیون داخلی دارد. همچنین مبلمان و پنجره هایی با سایز بزرگ باعث می شود که رنگ آنها با یکدیگر مخلوط شود و از لحاظ تاثیر گذاری بر محیط غالب خواهند شد و ثبات از بین خواهد رفت و نوعی تکان بصری ایجاد می شود. بنابراین با مبلمان و پنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم.
هر ترکیب بندی را می توان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن ، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه ، بیرون بکشید. همین اشیای مزاحم ، صحنه ها را مخدوش می کنند و همچنین ، بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص ، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی ، بسیار سطحی است. ملحقات تیره نیز باعث می شود چشمان شما به سمت رنگ تیره تر کشیده شوند و شما در روشی قادر خواهید بود ملحقات و اثاثیه ها را نظم دهید تاهادی دید وکیفیت بصری روان باشند.
نوشته شده توسط علی داوودی
منبع: http://esource.netne.net/Persian/M-ID-TD-RangdarMDakh.htm
سنگ ها :
شناختن جنس و خاصيت سنگ را سنگ شناسي گويند. سنگها يکي از قابل مطالعه ترين عناصر طبيعي مي باشند که تقريباً براي غالب رشته هاي علوم مورد استفاده قرار مي گيرند. حتي گاهي نياز به مطالعه وسيع و طولاني در شناخت سنگ و ساير مشخصات آن مي باشد. پس قبل از اينکه به سنگ هاي ساختماني پرداخته شود بهتر است مطالبي درباره سنگ و علم سنگ شناسي گفته شود.
سنگ عبارت از يک جسم طبيعي است که از يک کاني يا مجموعه اي از چند کاني تشکيل شده باشد. کاني عبارت از ماده طبيعي آلي يا معدني است که ترکيب شيميايي آن بين حدود اختياري معيني تغيير مي¬کند. معمولاً کاني ها و سنگ ها مواد جامدي هستند. تجمع کاني ها در سنگ اتفاقي نيست که تابع شرايط و محيط تشکيل سنگ و مواد اوليه موجود است. ماگما ماده طبيعي سيال و داغي است که ماده سازنده سنگ ها به شمار مي آيد و در سيارات، اقمار طبيعي يا ديگر اجرام سماوي با خصوصيات کلي مشابه توليد مي شود. هنگامي که ماگما بيرون ريخته مي شود علاوه بر توليد گدازه يا نهشته هاي خرد شده، مقدار زيادي مواد فرّار نيز آزاد مي گردد که در اتمسفر يا هيدروسفر زمين يا در فضاي کوچک و بدون هواي سيارات محبوس مي شود. مشخصات سنگ ها را رويدادهاي گذشته بر زمين، ترکيب شيميايي و کانيايي آن تعيين مي کندکه نهادينه ترين بازتاب اين سرگذشت به کاني ارتباط پيدا مي کند و در چگونگي پيوند کاني ها با يکديگر يعني بافت، چهره مي نمايد. کاني به مفهوم سازش و کنار آمده ماده با شرايط طبيعي روي داده بر آن، بازگوکننده سرگذشت زمين و پيدايش و تغييرات سنگ هاست؛ پس سنگ شناسي از ديدگاهي به مفهوم تلاش در راه شناخت و بازگويي اين سرگذشت است، بهگفته ديگر بازگويي بخشي از سرگذشت زمين است.
کاني ها :
امروزه به طور تقريبي حدود 3000 نوع کاني شناخته شده است که از آن ميان تعداد محدودي، به طور فراوان در طبيعت وجود دارند. بدون شک هنوز هم تعداد بيشتري کاني در جهان هستي وجود دارند که با آنها آشنايي نداريم. بررسي و مطالعه علم کاني شناسي، اکنون از مرز يک علم پايه وابسته به علوم زمين فراتر رفته و کاربرد آن درجهان صنعتي روز به روز گسترده مي¬شود. بهره گيري از کانيهاي متنوع طبيعي گستردهتر از آن است که در اين مختصر به بيان آيد. يکي از روشهاي مهم کانيشناسي مطالعه خواص نوري آنها در ميکروسکوپ پلاريزان است که با سنجش پارامترهاي گوناگون نوري اجازه دستهبندي و شناخت هرچه بهتر دنياي کانيها را فراهم ميسازد. فراوانترين کانيها در گروه سيليکاتها قرار دارند. از نقطه نظر کريستال شيمي، ساختمان سيليکاتها از اجتماع بنيانهاي 4- [SiO4] تشکيل گرديده است و شکل فضايي اين بنيان عبارت از يک چهار وجهي است که در رئوس آن يک اتم اکسيژن و در مرکز آن يک اتم سيلسيم قرار دارد. اين چهار وجهي است که در رئوس آن يک اتم اکسيژن و در مرکز آن يک اتم سيسلسيم قرار دارد. اين چهار وجهي يا تترائدر داراي چهار ظرفيت آزاد ميباشد، زيرا چهار اتم دوظرفيتي اکسيژن تنها يک اتم چهار ظرفيتي سيلسيم را احاطه نموده اند و در نتيجه چهار ظرفيت آزاد باقي ميماند که توسط کاتيونهايي مانند منيزيم، آهن، کلسيم و غيره جانشين مي شود. جدول 3-1، رده بندي سيليکات ها را بر اساس صور گوناگون پيوند چهار وجهيهاي 4- [SiO4] به يکديگر نشان ميدهد.
سنگ
سنگها
تقسيم بندي سنگها :
سنگهاي کره زمين به سه دسته کلي تقسيم بندي مي شوند:
-سنگهاي آذرين:
الف) سنگهاي آتشفشاني که از سرد شدن فوران آتشفشانها در
سطح زمين به وجود مي آيند.
ب) سنگهاي نفوذي که در عمق زمين به آهستگي سرد مي شوند.
-سنگهاي رسوبي:
سنگهايي هستند که منشأ خارجي دارند و در نتيجه حمل و نقل و ته نشين شدن ذرات سنگهاي قبلي يا رسوب مواد محلول حاصل از آنها در محيطهاي مختلف (هوا، رودخانه، درياچه، دريا و يخچال) و يا از سيماني شدن و به هم چسبيدن ذرات سنگهاي مختلف و برجا (بدون حمل ونقل) تشکيل شده اند.
- سنگهاي دگرگوني:
الف) سنگهاي ثانويه اي هستند که دگرگون شدن سنگ هاي آذرين يا سنگ هاي رسوبي که قبلاً وجود داشته اند، تشکيل مي شوند. عامل دگرگوني فشار، درجه حرارت، اثر سيالها و جانشيني است.
ب) سنگهاي آذرآواري و توف ها از سنگهايي هستند که از نظر ماده اوليه جزو سنگهاي آذرين و از نظر طرز و محل تشکيل جزو سنگهاي رسوبي هستند.
1. سنگهاي آذرين :
1-1- ترکيب کاني شناختي سنگهاي آذرين
برحسب ظاهر، تجزيه سنگهاي آذرين عناصر را در پيکر ترکيب شيميايي با اکسيژن به صورت
اکسيدهاي FeO, MgO, CaO, Al2O3, SiO2 و ... نشان مي دهد. اين گونه نگرش به ساختمان سنگ نگاهي مجرد است که ساختمان سنگ را ناديده مي انگارد؛ بنابراين اگر انديشيده شود که اين اکسيدها در پيکر کاني هاي کوارتز، فلدسپات، پيروکسن، آمفيبول ... جاي مي گيرند، در عمل کريستال شيمي را پايه هرگونه داوري گذاشته ايم که اين خود فرع شرايطي است که شرايط حاکم بر کره زمين به طور عام و شرايط مادي – محيطي ماگما به طور خاص، ديکته کننده آن است. يک ماگما محيطي است که عناصر به دليل وجود شرايط فيزيکي و شيميايي ويژه به صورت اکسيد در آن جاي دارند، صرف نظر از آنکه ماگما خود با مواد دروني تر زمين و يا هسته آن از ديدگاه ترکيب شيميايي و شرايط فيزيکي تفاوت هاي چشمگير دارد. بدين سان در شرايطي که ماگما آمادگي تبلور – تبديل از حالت سيال به حالت جامد را پيدا مي کند، مواد تشکيل دهندة ماگما به گونه اي رفتار مي کنند که ساختمان اتمي عناصر تشکيل دهنده به آنها حکم مي کند. سرنوشت مختوم اين عناصر در اين شرايط، تشکيل کاني هاي سنگ ساز ساد شده در بالا است، بدين معني که نخست تترائدرهاي 4- [SiO4]، اکسيدهاي MgO، FeO را از محيط بيرون مي برند. با بالا رفتن تراکم 4- [SiO4]، تترائدرهاي يون سيليکات خود با هم ترکيب مي شوند و رشته ها، زنجيرها و صفحه هاي دوبعدي مي سازند که به تدريج ظرفيت يون آزاد اکسيژن در آنها کاستي مي¬گيرد. سپس ساختمان¬هاي سه بعدي Sio2 شکل مي گيرد. پس از آن آلومينيوم جانشين Si در يون سيليکات مي شود که فضاي کريستالين پديد آمده جز عناصر يک ظرفيتي و دو ظرفيتي، شعاع يوني در محدوده Na، K، Ca را در خويشتن نمي پذيرد که بدين سان فلدسپات ها تشکيل مي شوند و با کنار رفتن فلزات آهسته آهسته و گام به گام سيليس آزاد در چهره کوارتز در سنگ مي شوند و با کنار رفتن فلزات آهسته آهسته و گام به گام سيليس آزاد در چهره کوارتز در سنگ نمايان مي شود. اين شماي کلي در هر جاي خود با برخورداري از شرايط فيزيکي – شيميايي معلوم، کاني هاي معلوم و معين با آرايش منظم مربوط به همان شرايط را پيوند مي کند. بدين سان از آنجا که پيدايش هر سنگ، يعني پيدايش کاني هاي معلوم با آرايش معلوم گوياي شرايط است، پس با مطالعه بافت و کاني شناسي سنگ مي توان به شرايط حاکم بر آن منطقه منطقه و سرگذشت زمين شناختي آن محل پي برد. در راستاي اين الگو، شيشه در زماني کوتاه سرد شده است، همچنين بلورهاي ريز و نهان بلورها نيز حاکي از سرعت سرد شدن است. سنگ درشت دانه با آرايش موزائيک نشان از حوصله و شرايط پايدار در پيدايش دما و در نتيجه سرد شدن آهسته دارد. سنگ در بردارندة دوگونه بافت از يک کاني نمايانگر دوگامه در روند تکامل خويش است و نهايتاً يک ساخت کانيايي پديد آمده از کريستال هاي بسيار درشت با اشکال هندسي منظم و سامان يافته، نشان از پايداري شرايطي پديد آمده از سيالي چگال در روند زماني بس دراز دارد. بدين سان سنگ شناسي را بايد دانشي دانست که با بررسي و پژوهش در ترکيب کريستال شيمي کاني ها، رخداد و شرايط گذشته را بازگو مي کند.
2. انواع بافت ها :
2-1- بافت دانه اي
اين بافت ويژه سنگ هاي آذرين دروني (نفوذي) است و به بافت هاي هولوکريستالين گفته مي شود که در آن بلورها به آرامي و در عمق زمين تبلور پيدا کرده و به طور معمول با چشم غيرمسلح نيز قابل تشخيص باشند.
در بعضي از سنگ هاي آذرين سيليسي به ويژه گرانيت پگماتيت ها و گرانوفيرها در گامه هاي بازپسين انجماد، ماگما به دليل تبلور همزمان کوارتز با فلدسپات آلکالن، کوارتز به شکل خطوط ميخي در فلدسپات ديده مي شود. اين بافت گرافيک ناميده مي شود.
بافت افي تيک: در بعضي از سنگ ها به ويژه گابروها، ديابازها و بعضي از بازالت ها، لت هاي پلاژيوکلاز در زمينه اي از اوژيت يا پژونيت درشت و نيمه شکلدار جاي مي گيرند. در مشاهدات ميکروسکپي مقطع نازک، لت هاي فلدسپات که غالباً طول متوسط آنها از قطر پيروکسن فراتر نيست در پيروکسن ها احاطه و محصور مي شوند. اين نوع بافت آفي تيک ناميده مي شود. اگر درازاي پلاژيوکلاز بيشتر از پيروکسن باشد و بخشي از بلور پلاژيوکلاز با پيروکسن محصور شود بافت ساب افي تيک به وجود مي آيد.
بافت پورفيريتيک
اين بافت ويژه سنگ هاي آذرين بيروني است که دربردارندة بلورهاي درشت در زمينه اي ريزدانه يا شيشه اي اند. بلورهاي درشت فنوکريست يا درشت بلور و بافت پورفيريتيک ناميده مي شود. افت اينترگرانولار: در بسياري از گدازه ها و سنگ هاي نيمه عميق به ويژه بازالت ها و ديابازها، زواياي ميان فلدسپات ها با دانه هاي کاني فرومنيزين که در بيشتر موارد اليوين، پيروکسن يا اکسيدهاي آهن – تيتان هستند، بي سامان و بدون جهت خاصي پر مي شوند.
بافت اينترسرتال: اگر فضاي ميان فلدسپات ها با شيشه يا کاني هاي ثانويه بي شکل مثل سرپانتين،
کلريت، کلسيت و ... پر شود بافت اينترسرتال خواهد بود.
هيالوپلتيک: نوعي بافت اينترسرتال است. اين بافت ويژه گدازه هايي است که فضاي ميان ميکروليت هاي فلدسپات که در راستاها ناهمسانند به وسيله شيشه پر شده باشد.
فلتي: بافتي است که در آن زمينه هولوکريستالين بعضي از سنگ هاي دربرداندة ميکروليت هاي غالباً فلدسپت به گونه اي تنگاتنگ و فشرده درهم پيچيده اند.
پيلوتاکسيتي: بافتي است که ميکروليت هاي فلدسپات در نتيجه جريان روانه به تقريب موازي آرايش شده باشد و ميان ميکروليت ها، با مواد ميکرو – کريپتوکريستالين پر مي شود. به اين بافت تراکيتي نيز گفته مي شود.
حفره و آميگدال: انبساز گازها در گدازه هاي آتشفشاني و نفوذي کم عمق حفراتي را پيدي مي آورد. به طور معمول اين حفرات کروي يا تخم مرغي اند و بسياري از آنها نامنظم هستند. اين حفرات ممکن است با کاني هاي ثانويه مثل اپال – کلسيدوئن،کلريت، کلسيت و زئوليت پر مي شود.
اسفروليت: درگدازه هاي سيليسي به ويژه آنهايي که داراي شيشة زياد هستند، کاني هاي شعاعي، سوزني و فيبري ديده مي شود. اين شکل بافتي اسفروليت ناميده مي شود.
بافت هاي ديگري نيز يافت مي شوند که بر پايه شکستگي هاي موجود، کلاستيک گفته مي شود. ميان اين بافت ها، پيروکلاستيک ها به ويژه فراورده قطعه هاي آتشفشان ها هستند.
عمده سنگ هاي آذرين بيروني و دروني و کاني هاي تشکيل دهنده معمول آنها در جدول 3-2 خلاصه شده است.
3. طبقه بندي و نامگذاري سنگ هاي آذرين :
براي طبقه بندي سنگهاي آذرين از دياگرام اشتراکايزن استفاده مي شود و نامگذاري براساس پارامترهاي زير انجام مي گيرد:
Q: کوارتز، تريديميت، کريستوباليت
A: فلدسپات آلکالن شامل ارتوکلاز، ميکروکلين، پرتيت، آنورتوکلاز، سانيدين و آلبيت.
P: پلاژيوکلاز (An5- An100) و اسکاپوليت.
F: فلدسپاتوئيد يا فوئيدها شامل نفلين، لوسيت، کالسيليت، پسودولوسيت، سوداليت، نوزآن، هائوئين، کانکرينيت، آنالسيم و غيره.
M: کاني هاي مافيک.
در تقسيم بندي مودال، گروه Q، A، P،؛ F شامل کاني هاي فلسيک و M کاني هاي مافيک هستند. مجموع Q+A+P+F+M مي بايد 100 باشد. بايد توجه داشت که در سنگ ها هيچ گاه 5 گروه ياد شده با هم وجود ندارد. بلکه حداکثر چهار مورد موجود و يکي از آنها صفر است. به طور مثال اگر کوارتز موجود باشد F (فلدسپاتوئيد) بايد غايب باشد. شکل هاي 3-1 و 3-2 به ترتيب تقسيم بندي و نامگذاري سنگ هاي آتشفشاني و آذرين دروني را با استفاده از دياگرام¬هاي اشتراکايزن نشان مي دهند.
سنگ
سنگ
فلدسپاتوئيد: F پلاژيوکلاز: P فلدسپات آلکالن: A کوارتز: Q
شکل 3-1 – تقسيم بندي و نامگذاري سنگ هاي آتشفشاني بر پايه کاني هاي تشکيل دهنده با استفاده از دياگرام QAPE (اشتراکايزن 1987)
فلدسپاتوئيد: F پلاژيوکلاز: P فلدسپات آلکالن: A کوارتز: Q
شکل 3-2– تقسيم بندي و نامگذاري سنگ هاي آذرينپايه کاني هاي تشکيل دهنده با استفاده از دياگرام QAPE (اشتراکايزن 1978)
4. سنگهاي دگرگوني :
سنگ¬هاي دگرگوني سنگهايي هستند که از سنگهاي رسوبي و آذرين قبلي به وجود آمده اند و در آنها به علت تغييرات فشار، درجه حرارت يا محيط شيميايي تغييراتي صورت گرفته است بدون اينکه از حالت جامد خارج شوند. به طور کلي دگرگوني عبارت از واکنش مينرالوژيکي و فابريکي يک سنگ در برابر تغيير شرايط فيزيکي و شيميايي مؤثر بر روي سنگ است مشروط بر آنکه شرايط جديد با شرايط تشکيل خود سنگ تفاوت قابل توجهي داشته باشد. انواع مختلف دگرگوني، عوامل دگرگوني و سنگهاي حاصل از فرآيند دگرگوني به اجمال در جدول 3-3 آورده شده است.
سنگ
4-1- ويژگيهاي عمومي سنگ هاي دگرگوني
الف) در سنگهاي دگرگوني اغلب جهت يافتگي به شکل هاي زير مشاهده مي شود:
-به صورت چينه بندي که در اغلب موارد باقيمانده ساختار قديمي سنگهاي رسوبي تشکيل دهندة آن است.
-به صورت شيستوزيته که موجب تورق آسان سنگ مي گردد.
-به حالت ليتاژ که نتيجة تناوب محدود کاني هاي آهن و منيزيم دار با کاني هاي کوارتز – فلدسپاتي است.
ب) در سنگهاي دگرگوني با از بين رفتن کانيهاي قبلي يا تبلور مجدد، کاني هاي شاخص دگرگوني به وجود مي¬آيند.
پ) قوانين و ترتيب تبلور در سنگهاي دگرگوني اختصاصي است که خود وسيله اي جهت تشخيص آنهاست.
ت) بافت ميکروسکوپي کاتاکلاستيک و کريستابلاستيک و غير وسيلة ديگري براي شناسايي آنهاست.
ث) تهيه مقاطع زمين شناسي روي زمين کمک مؤثري جهت تشخيص سنگهاي دگرگوني از ساير سنگهاست.
4-2- بافتهاي دگرگوني
پورفيروبلاستيک: بلورهاي درشت (پورفيروبلاست) يک يا چند کاني که در زمينه اي از دانه هاي ريزتر قرار دارند.
گرانوبلاستيک: بلورهاي دگرگون شده تقريباً يک اندازه که درهم قفل شده اند.
پوئيکلوبلاستيک: بلور بزرگي از يک کاني (به طور مثال گارنت) بلورهاي ديگري (مثل کگوارتز و کلسيت) را دربرگرفته است (مثال: در سنگ اسکارن)
ليپدوبلاستيک: در اين بافت کانيهايي مثل ميکا، کلريت و غيره در جهت معيني به موازات هم آرايش يافته اند.
نمابلاستيک: نوعي بافت جهت يافتة فيبري است که در آن کانيهايي مثل گلوکوفان و اکتينوليت و ... در يک جهت و به مازات هم آرايش يافته اند.
4-3- عمده سنگهاي دگرگوني
الف) دگرگوني مجاورتي: محصول دگرگوني مجاورتي غالباً شيستهاي لکه دار، هورنفلس، مرمر، اسکارن، سنگهاي وابسته به آنهاست:
هورنفلس: معمولاً شامل کوراتز، فلدسپات، پيروکسن، گروسولار و کلسيت است که غالباً هم اندازه هستند. ميکا و آمفيبول در هورنفلسها کمتر از شيست ها مي باشند. بافت اکثر هورنفلسها موزائييکي است.
اسکارن: در مجاورت مرمر و سنگهاي نفوذي
ب) سنگهايي که در آنها تغييرات کاتاکلاستيکي و کريستالوبلاستيکي صورت گرفته است:
کاتاکلازيتها: در اين سنگها تغييرات کاتاکلاستيک کمتر از ميلونيتها است.
ميلونيتها: بيشتر شامل پورفيروکلاست (بلورهاي شکسته و بزرگ) مي¬باشد.
فيلونيتها و شيستهاي فيلونيتي: غالباً شامل کوراتز، مسکويت، گرافيت و گارنت است.
سمي شيست: واژه سمي شيست در مورد کاتاکلازيتهاي متمايل به شيست استفاده مي شود و غالباً شامل دانه هاي شکسته کوارتز و فلدسپات در زمينه ري کريستاليزه شامل ميکاي سفيد، کلريت، کوارتز، بيوتيت، و اسفن و يا آثاري از دانه هاي کوراتز، اوژيت، و هورنبلند در زمينه هاي ري کريستاليزه و جهت يافته مي باشد. سنگهاي حاصل از دگرگوني از نوع درجه حرارت پايين
اسليت: اين سنگ قسمتي ريكريستاليزه است و غالباً شامل كوراتز فيبري، كمي كلريت كه اطراف پورفييروبلاست پيريت متبلور شدهاند، ميباشد. در اثر افزايش دگرگوني اسليت به طرف فيليت سوق پيدا ميكند.
فيليت: اين سنگ غالباً به تمامي ريكريستاليزه است و شامل كوراتز، ميكاي سفيد، كلريت و كانيهاي اپك ميباشد. بعضي از آنها داراي رگههاي كوراتز به موازارت شيستوزيته سنگ ميباشند.
شيست: اين سنگ تاماماً ريكريستاليزه است و شامل كالك شيست (شيستهاي حاوي كربنات) و گرين شيست ميباشد (رسنگ سبز اين نوع سنگها بيتر به خاطر وجود كلريت است) و در اثر دگرگون شدن سنگهاي آذرين بازيك و نيمه بازيك در درجه حرارت پايين تشكيل ميشوند.
ت) سنگهاي حاصل از دگرگوني در درجه حرارت بالا و فشار بالا
اين سنگها عبارتند از: شيست، گنايس، آمفيبوليت، گرانوليت، اوليوينيت و اكلوژيت.
5. سنگهاي رسوبي :
منشأ اصلي سنگهاي رسوبي مواد ريز جامد معلق در رودخانهها است. اين رودخانهها در ضمن حركت موجب به هم غلتيدن سنگها شده و سبب خرد شدن آنها ميشوند. همچنين تكههاي ريز سنگها كه در اثر ساير عوامل طبيعي مانند يخبندان و غيره از تكه سنگها جدا شدهاند به وسيله رودخانه جابهجا شده و به محلهايي كه در عمق آنها بيشتر است برده ميشوند. اين دانههاي ريز در اثر نيروي ثقل زمين و همچنين در اثر فعل و انفعالات شيمياي در اين مكانها تهنشين شده و تحت فشار قرار ميگيرند اين فشار ممكن است در اثر لايههاي فوقاني تهنشينهاي جديد باشد و يا فشارهاي ديگر و بالاخره بعد از ساليان دراز اين لايهها يكپارچه شده و توليد سنگهاي رسوبي مينمايند.
5-1- مشخصات سنگهاي رسوبي
- كليه سنگهاي رسوبي لايهلايه ميباشند زيرا تشكيل آنها در اثر ته نشين شدن اجسام جامد موجود در آبهاست كه به مرور و لايهلايه تهنشين ميگردند.
- در بعضي از سنگهاي رسوبي (بعضي از آهكها) بقاياي فسيلي جانوارن و گياهان ديده ميشود.
- جنس سنگ يكنواخت نيست و ممكن است داراي لايههاي خاك و لاي باشد.
5-2- تقسيمبندي سنگهاي رسوبي
-براساس اندازه دانه: اگر دانههاي سنگ در حد ميكرون باشد (1 تا 2 ميكرون) به آن خاك يا خاك رس ميگويند. اگر درشتي آن تا صدم ميليمتر باشد به آن لاي ميگويند اگر قطر دانهها تا حدود دهم ميليمتر و حتي يك ميليمتر باشد به آن ماسه گفته ميشود.
-تقسيمبندي و نامگذاري ميكروسكوپي: اين تقسيمبندي بر اساس طبقهبندي فولك صورت ميگيرد (شكل 3-3)
6. خواص فيزيكي سنگها :
شناخت ويژگيهاي فيزيكي سنگها شامل ويژگيهاي مربوط به وزن حجم، سختي، ساخت، قابليت رسانايي آب و گاز و قابليت رسانايي گرما و الكتريسيته و مغناطيس و غيره است. وزن مخصوص، تخلخل و سايشپذيري از خواص فيزيكي است كه در سنگهاي ساختماني مورد توجه است.
وزن مخصوص: عبارت است از نسبت وزن حجم معيني از فاز جامد سنگ (كانيهاي آن) به وزن همان حجم از آب مقطر، وزن مخصوص بخش جامد سنگ را ميتوان براساس وزن مخصوص كانيهاي تشكيلدهنده آن با در نظر گرفتن درصد آنها به دست آورد.
وزن مخصوص يك كاني بستگي به تركيب و ساختمان شيميايي آن دارد، معمولاً هرچه شماره اتمهاي سنگين يك كاني بيشتر باشد شعاع اتمي آنها كوچكتر ميگردد و تراكم آنها در شبكه تبلور بيشتر شده و در نتيجه وزن مخصوص آن كاني بيشتر است.
تخلخل: سنگها هميشه متراكم نيستد، بعضي از آنها حاوي منافذ به هم ژيوست، منافذ و حفرههاي مجزا و شكاف هستند. وجود اين حفرهها اهميت زيادي در خواص مكانيكي سنگ دارد و به طور كلي هرچه تخلخل بيشتر باشد مقاومت مكانيكي آن كمتر است. اگر شكافها يا حفرهها شبكه مرتبطي را تشكيل دهند در اين صورت هرچه حفرهها زيادتر باشد نفوذپذيري سنگ بيشتر است، اما اگر حفرهها مجزا باشند نميتوانند نمايانگر ميزان نفوذپذيري سنگ باشد. حفرهها ممكن است اوليه يا ثانويه باشند. حفرههاي اوليه در زمان تشكيل سنگ پديد آمدهاند درحاليكه حفرههاي ثانويه در نتيجه فرآيندهايي چون دگرگوني، انحلال بعضي از كانيها، تبلور مجدد كانيها، هوازدگي و غيره به وجود ميآيند. شكل حفرهها معمولاً كانالي شكل، شكاف مانند، كروي و دندانهاي است. تخلخل عبارت است از نسبت حجم فضاي حفرههاي سنگ به حجم كل سنگ. درصورتي كه نسبت حجم حفرههاي به حجم بخش جامد آن در نظر گرفته شود اين نسبت درصد پوكي ناميده ميشود. تخلخل يك سنگ بستگي به شكل و اندازه دانههايي دارد كه آن را تشكيل ميدهند و نيز مربوط به ميزان تنوع دانهها، سمياني شدن آنها و نوع تجمعع كانيها است. اگر سنگ از دانههاي كروي با اندازههاي متفاوت تشكيل شده باشد حداقل تخلخل را خواهد داشت و اگر دانهها زاويهدار و بيشكل باشند تخلخل زيادتر است.
لايهبندي، تورق: غالباً در سنگها امتداد و سطوحي يافت ميشود كه در آنها نيروي چسبندگي و اتصال دانهها نسبت به امتدادهاي ديگر كمتر و يا به حداقل رسيده است. اين سطوح در سنگهاي رسوبي منطبق بر صفحات لايهها قرار دارد. علاوه بر سطوح لايهبندي در سنگها، سطوح ديگري نيز ممكن است وجود داشته باشد كه سطوح تورق ناميده ميشود و معمولاً در امتداد سطوح رسوبگذاري نيست. اكثر لايههاي ذغالي داراي چنين سطوحي هستند.
سختي: سختي مشخصكننده ميزان نرمي و يا سختي جسم در برابر كشيده شدن يا برخورد جسم ديگر بر آن است. اگر مقاومت سنگ در برابر خراش حاصل از جحم ديگر مورد نظر باشد سختي استاتيكي ناميده ميشود درحالي كه سختي سنگ در برابر ضربه در نظر گرفته شود سختي ديناميكي ناميده ميشود. اين دو سختي با يكديگر مساوي نيستند. سختي يك سنگ ميانگين سختي كانيهاي تشكيلدهنده آن است. سادهترين روش سنجش سختي كانيهاي گوناگون، تعيين خراشژذيري آنها با كاني سختتر است. درجهبندي دهگانهاي كه توسط مهز در مورد تشخيص سختي كانيها به عمل آمده، در جدول 3-4 آورده شده است.
سنگ
سفتي: سفتي سنگ، مقاومت سنگ را در برابر نيروهاي جداكننده اجزاي آن نشان ميدهد و نسبت * كاني كوراتز در كوهي، سرپانيتن سنگ پادزهر، اوليوين شاه مقصود، اپال سنگ آتش زنه و اسپنيل لعل نيز ناميده ميشوند.بهترين نوع كوراندم، ياقوت است كه از سنگهاي قيمتي است.
به سفتي سنگ آهك سنجيده ميشود. به عنوان مثال اگر سفتي سنگ آهك واحد باشد سفتي ماسه سنگ 1/.1 و كوارتزيت 9/1 است. ويژگي سفتي سنگها ميتواند بر محصولات حفاري و افنجار، راندمان ماشينهاي استخراج و غيره تأثير داشته باشد.
ضريب شكنندگي: نشاندهنده مشخصات شكنندگي سنگها است. يكي از روشهاي محاسبه اين ضريب، تعين نسبت كار لازم براي ايجاد تغير شكل در منطقه الاستيك به انرژي كلي لازم براي شكستن نمونه سنگ است.
سايندگي: قدرت سايندگي سنگ، در ارتباط با تأثير سنگ بر وسايل حفاري، تعريف ميشود.
قابليت خردشوندگي: خردشوندگي سنگ ژارامتري تركيبي از خواص گوناگون مكانيكي آن مانند الاستيسته، پلاستيسينه و مقاومت است و به نحوي مرتبط با انرژي مصرف شده در خرد شدن سنگ تحت اثر يك بار ديناميك است. از طرفي خردشوندگي سنگها بستگي به تردي و پودرشوندگي آنها دارد. بنابراين هرچه سنگ تردتر باشد با سهولت بيشتري خرد و نرم ميشود.
7.سنگهاي ساختماني :
سنگهاي ساختماني به آن دسته از سنگها اطلاق ميشود كه به هر شكل و اندازه، با تغيير شكل فيزيكي يا بدون تغيير در يكي از قسمتهاي ساختمان مثل پي، كف، ديواره و نماي ساختمانها، سنگفرش جادهها و محوطهها، ديواره پلها، ديوارههاي آب برگردان رودخانههاي كنار شهرها، ساختمانهاي زيرزميني و غيره به كار ميروند. اين سنگها را ميتوان به دو گروه تقسيم نمود: سنگهاي زيربنايي و سنگهاي تزييني و نما.
سنگهاي ساختماني به صورت خرده سنگ، لاشه (سنگ تراشيده)،ؤ مالن ( سنگ تراشيده و چكشخورده)، تخته سنگ صيقلي (سنگنما و تزئيني) به كار برده ميشوند. اغلب اين سنگها به همان شكل به دست آمده از واريزههاي كوهها و معادن و يا با تغيير شكل (با ابزارهاي مختلف) در پيها، سنگفرش كوچجه و خيابان و محوطهها و غيره به كار ميروند. تغيير شكل سنگها به صورت خرد كردن، بريدن و غيره ميباشد و به دليل اينكه كار زيادي روي آنها صورت نميگيرد و در قسمتهاي اصلي و نگهدارنده ساختمان يا راه يا سد و پل و ديواره به كار ميروند لذا با عنوان سنگهاي زيربنايي ناميده ميشوند.
سنگي كه در ساختمان مصرف ميشود بايد سالم باشد و پوسيدگي نداشته باشد. سنگي كه در زيرسازي راه و درون ساختمان مصرف ميشود، بايد وزن فضايي بيش از 5/1 تن بر مترمكعب و تاب فشاري بيش از 40 مگاپاسكال داشته باشد. سنگي كه در نماي ساختمان مصرف ميشود بايد در برابر اثرهاي جوي ژايداري كند، آب در آن نشت نكند و اثر فيزيكي و شيمياييث نداشته باشد و در آب وا نرود و با آب تركيب نشود. سختي آن كمتر از 3، مقاومت فشاري آن كمتر از 80 مگاپاسكال و وزن فضايي آن كمتر از 2 تن به مترمكعب نباشد. سنگي كه در سنگفرش راه صرف ميشود بايد سخت باشد، آب جذب نكند كه در هواي سرد يخ بزند، ساييدگي آن كم باشد و لاستيك چره غلتان را نسايد، تاب ضربهاي آن زياد باشد تا چرخ غلتان كوبنده آن را خرد نكند. سنگ سخت براي پيسازي ساختمان، زيرسازي راه و راهآهن مصرف ميشود.
سنگهاي ساختماني شامل سنگهاي رسوبي (عمدتاً آهكي)، سنگهاي آذرين (آتشفشاني و نفوذي) و توف ميباشد. سنگهاي آهكي و رسوبي به دليل فراوانيشان در طبيعت و همچنين سهولت استخراج و سهولت تغيير شكل به نسبت سنگهاي آذرين بيشتر مصرف ميشوند. براي سنگفرش محوطه منازل و كف اتاقها بيشتر از انواع سنگهاي توف و يا گرانيتي (وگاهي آهكي) استفاده ميشود. از توفهاي سبز و سياه و خاكستري و قهوهاي به شرطي كه داراي تخلخل كم باشند در پي ساختمانها و ديوارهاي بلند و پهن و از سنگهايي با تخلخل بيشتر معمولاً در پله و كف حياط و به عنوان قرنيز استفاده مي شود. براي سنگهاي تزئيني از سنگهايي استفاده ميشود كه صيقلپذير بوده و داراي استحكام لازم باشند. اين نوع سنگها در اندازههاي مختلف بريده ميشوند و بعد از ساب و صيقل، در قسمتهايي از بنا كه در معرض ديد باشد به كار ميروند. از جملة اين سنگها ، سنگهاي آذرين دروني از قبيل گرانيت، گرانوديوريت، گابروسينيت)، سنگهاي آذرين بيروني (مثل بازالت، آندزيت) و از سنگهاي رسوبي، سنگهاي آهكي كه به دليل زيبايي ظاهري در انواع مختلف بيشتر مورد توجه هستند و همچنين ماسه سنگها و كنگلومرا ميباشند.
در زير مختصري به كانيشناسي و سنگشناسي اين نوع سنگها پرداخته ميشود:
گرانيت، سينيت، كوارتز مونزونيت، مونزونيت، گرانوديوريت، كوراتز ديوريت و ديوريت از دسته سنگهاي آذرين دروني ميباشند. همه اين سنگها در اصطلاح تجاري «گرانتي» ناميده ميشود درحاليكه از نظر علم سنگشناسي با توجه به تركيب شيميايي و كانيايي متفاوت از هم، نامهاي مختلف دارند. اين سنگها در زير گروه آذرين دروني جاي ميگيرند و وجه مشترك آنها بافت دانهاي است كه همگي در عمق زمين و به آهستگي سرد شدهاند به طوري كه فرصت مناسب براي رشد بلورها ايجاد شده است، ولي از نظر تركيب كانيشناسي متفاوت ميباشند. گرانيت از دسته سنگهاي اسيدي، كوراتز مونزونيت با تركيب قليايي – اسيدي، سينيت داراي تركيب قليايي، مونزونيت متوسط – قليايي، كوارتز ديوريت تركيب متوسط متمايل به اسيد، گرانوديوريت قليايي اسيدي تا متوسط و ديوريت از نظر تركيب شيميايي حد واسط سنگهاي اسيدي و بازيك ميباشد.
8.تركيب كانيشناسي برخي از سنگهاي خاص مورد استفاده در صنعت ساختمان :
گرانيت: بافت آن دانهاي گاهي پرتيتي و گاهي گرافيكي است. (بافت پرتيتي رشد همزمان فلدسپات آلكالن با پلاژيوكلاز و بافت گرافيكي رشد همزان كوراتز با فلدسپات آلكالن است). از نظر كانيهاي تشكيل دهنده، بيشتر از يك سوم فلدسپاتها در گرانيت، فلدسپات آلكالن، غالباً از نوع ارتوكلاز يا ميكروكلين هستند. پلاژيوكلازها سديك و غالباً در حد اوليگوكلاز هستند. كوارتز حدود 20 تا 40 درصد كل سنگ را تشكيل ميدهد. كاني مافيك تيپيك در اين سنگها بيوتيت قهوهاي است. در بعضي از انواع گرانيتها، مسكويت ديده ميشود. در گرانيتهاي آلكالن، بيشترين كاني از نوع فلدسپات آلكالن است. در بعضي از اين نوع سنگها ممكن است بيوتيت به همراه هورنبلند يا اوژيت نيز ديده شود.
آداماليت: بافت آن دانهاي است. در اين سنگ مقدار پلاژيولكاز و فلدسپات آلكالن به تقريب برابر است (هر كدام بين 35 تا 65 درصد مجموع فلدسپاتها). مقدار فلدسپات آلكالن آداماليتها بيشتر از گرانوديوريتها و كوراتز آنها بيشتر از مونزونيت است. كاني مافيك تيپيك آنها بيوتيت و هورنبلند است.
گرانوفير: گرانوفيرها بيشتر داراي تركيب سديك هستند تا پتاسيك، كوارتز آخرين كاني است كه متبلور ميشود و بيشتر رشد ميكروگرافيكي با فردسپات آلكالن دارند. از نظر كانيشناسي در بردارندة پلاژيوكلاز سديك، فلدسپات آلكالن (رشد توأم با كوارتز) و كاني مافيك آنها هدنيرژيت و اوليوين (فاياليت) است.
گرانوديرويت: اين سنگ حد واسط ميان گرانيت و كوراتز ديوريت است و تركيب كانيشناختي نوع تيژيك آن داراي پلاژيوكلاز با تركيب شيميايي آندزين سديك (حدود 40 درصد)، كوارتز (حدود 21 درصد)، ارتوكلاز (18 درصد)، هورنبلند (17 درصد) و به عنوان كاني فرعي بيوتيت، اكسيد آهن، تيتان، آپاتيت و اسفن (4 درصد) است.
توناليت: همانند گرانوديوريت است، تنها ميزان فلدسپات آلكالن و كوراتز آن پايينتر از گرانوديوريت است و كانيهاي مافيك آن بيشتر است. كاني مافيك عمده، هورنبلند و بيوتيت است.
سينيت: در اين سنگ فلدسپات آلكالن دو سوم فلدسپاتهاي سنگ و عمده كاني تشكيلدهنده سنگ است. رنگ صورتي فلدسپات آلكالن زيبايي خاصي به شكل ظاهري سنگ ميدهد كه در صنعت ساختمان مورد توجه است.
ديوريت: در اين سنگ، پلاژيوكلاز از نوع آندزين يا اوليگوكلازكلسيك، كاني اصلي است. هورنبلند و بيوتيت كانيهاي عمده مافيك هستند.
مونزونيت: اين سنگ از نظر تركيب شيميايي حد واسط ميان ديوريت و سينيت است. مشخصة آن اندازة برابر فلدسپات آلكالن با پلاژيوكلاز است كه هيچ يك از آنها كمتر از يك سوم يا فراتر از دو سوم كل فلدسپاتها نيستند، كوازتر زه بطور معمول 5 درصد ديده ميشود. ضريب رنگ آن از 15 تا 30 است ولي انواع پرمافيك و بازيك آن با ضريب رنگ 50 تا 60 نيز وجود دارد كه دربردارنده اوليوين و اوژيت با يا بدون بيوتيت است. مونزونيت تيپيك در بردارندة پلاژيوكلازهاي شكلدار يا نيمهشكلدار 33 درصد، ارتوكلاز 32 درصد، اوژيت به اضافه كمي هورنبلند 24 درصد، بيوتيت 6 درصد، كوارتز، كانيهاي اپك و، آپاتيت، زيركن و اسفن در مجموع حدود 5 درصد است. بافت مشخصه در بيشتر قسمتهاي سنگ پوئي كلينيك است.
با افزايش كوراتز، اين سنگ به طرف كوارتز مونزونيت سوق پيدا ميكند. در كوارتز مونزونيت، كاني مافيك عمده بيوتيت و هورنبلند است.
به سنگهاي گرانيت (و نوع متامورف شده آن گرانيت گنايس)، سينست، كوراتز، موزنونيت، گرانوديوريت، كوارتز ديوريت و ديوريت در اصطلاح تجاري گرانيت و به سنگهاي گابرو، دياباز، انورتوزيت و پيروكسينيت (از سنگهاي اولترامافيك)، در اصطلاح تجاري گرانيت سياه گفته ميشود.
گابرو: سنگ آذرين نفوذي با تركيب بازيك است. در بيشتر گابروهاي درشت دانه و يا هم ارز نيمه ژرف آنها دانه متوسطها يعني ميكروگابروها، كاني چيره پلاژيوكلازكلسيك و فراوانترين كاني مافيك به ترتيب اوژيت، هيپرستن و اوليوين است. گابروها ممكن است گاهي دربردارندة هورنبلند و بيوتيت باشد. گابروهاي نرمال به طور عمده در برگينده لابرادوريت و اوژيت يا ديالاژ هستند. گابروها به دليل تيره بودن در رنگ سنگ (متمايل به سباه)، در سنگهاي نما مورد توجهاند.
پيروكسن دياباز (دياباز تولئيتي): اشباع يا كمي فوق اشباع در سيليس است. اين سنگ در بخش زيرين و پاياني سيلهاي ضخيم، پرمايه واز اوليوين هستند. بافت آنها در قسمتهاي كناري سيل در اثر سرد شدن سريع، اينترگرانولار، ريزدانه يا اينترسرتال است. به سوري مركز بافت درشتتر و بيشتر افيتيكي است. كاني هاي آن عبارتند از پلاژيوكلاز (از نوع لابرادوريت)، پيروكسن (از نوع اوژيت، پيژونيت و ارتوپيروكسن)، اكسيدهاي آهن و تيتان، كمي اوليوين يا فاقد آن و به طور جزئي بيئتيت، آمفيبول و آپاتيت. محصول تجزيه در اين سنگ، كلريت و سرپانتين است كه باعث رنگ سبز در سنگ ميگردد و از اين نظر مورد توجه صنعت ساختمان براي كاربرد در نما ميباشد.
اوليوين: دياباز شامل لتهاي پلاژيوكلاز كلسيك، اوليوين، اوژيت، اكسيد آهن، بيوتيت و كلريت است.
اوژيت دياباز: شامل پلاژيوكلاز كلسيك و اوژيت نيمه كلسيك كه غالابً به طور افي تيكي آرايش يافتهاند. پلاژيوكلازها ممكن است به كلسيت و پرهنيت تجزيه شده باشند.
آنوتوزيت: عمده كاني سنگ، پلاژيوكلاز از نوع كلسيك (لابرادوريت و آنورتيت) است كه معمولاً درشت دانه بوده و دانهها به طور بيشكل درهم قفل شدهاند. ممكن است تعدادي هورنبلند و پيركسن (اوژيت) نيز وجود داشته باشد.
بازالت: از سنگهاي آتشفشاني است (اذرين بيروني)، داراي بافت پورفيريتيك و زمينه اكثر آنها ريزدانه، كريپتوكريستالين تا ميكروكريستالين است. از نظر تركيب شيميايي بازيك و عمدتاً شامل پلاژيوكلاز كلسيك، اوليوين، پيروكسن در زمينهاي متشكل از ميكروليتهاي پلاژيوكلاز و مواد غيردانهاي در بين آنها است.
پيروكسينيتها: از گروه سنگهاي اولترامافيك است و عمدتاً شامل پيروكسن (معمولاً ارتوپيروكسن و اوژيت ديوپسيدي در مقادير مساوي) ميباشد. گاهي ارتوپيروكسنها داراي تيغكهايي از كلينوپيروكسن هستند.
گنايس: از گروه سنگهاي متامورف (دگرگون شده) ميباشند كه غالباً درشتتر از شيستها هستند. كانيهاي عمده آن كوارتز، فلدسپات (پلاژيوكلاز و فلدسپات آلكالن) و در بعضي از سنگها گارنت، هورنبلند يا پيروكسن و كانيهاي فيلوسيليكات (بيوتيت – مسكويت) ميباشند.
گنايس چشمي: به علت بافت خاص خود، ظاهر زيبايي دارد.
هورنفلس: از گروه سنگهاي دگرگوني مجاورتي است و به رنگ تيره ديده ميشود. به طور تيپيك داراي ساخت ورقهاي نيستند و انواع ريزدانه آن داراي شكستگي صدفي هستند. بافت مشخصه آن گرانوبلاستيك است ولي در انواع ديگر، زمينه گرانوبلاستيك كانيهاي درشت (پورفيبروبلاست) را احاطه ميكند. پورفيبروبلاستها ممكن است شامل آندالوزيت، كرديوريت، بيوتيت، هورنبلند يا گارنت باشند. بعضي از هورنفلسها در صورت وجود ميكا ساخت ورقهاي ضعيفي را از خود نشان ميدهند.
اسليت: از سنگهاي دگرگوني (درجه پايين) و ريزدانه هستند و به طور عمده شامل ميكاي سفيد، كلريت سبز، كوراتز و در بعضي از انواع، كاني اپك گرافيت ميباشند. كانيهاي فرعي آنها ممكن است تورمالين، روتيل، اپيدت، اسفن، منيتيت و پيريت باشد. اين سنگ داراي شيستوزيته بوده و با داشتن كانيهاي فيلوسيليكات بيرنگ و كلريت مشخص ميشوند.
آمفيبوليت: از سنگهاي دگرگوني به رنگ تيره ميباشد. به عنوان كانيهاي فرعي ممكن است داراي اپيدت، كلريت، بيوتيت يا گارنت باشد. به خاطر وجود آمفيبول (هورنبلند منشوري) ساخت ورقهاي نشان ميدهند. در صورت حضور بيوتيت و كلريت، بافت جهت يافته و شيستوزيته آنها زيبايي مناسبي به ظاهر سنگ ميدهد.
كوراتزيت: از سنگهاي دگرگوني است كه عمدتاً از كوارتز تشكيل شده است. بلورهاي كوراتز در اين دگرگوني، طويل شدگي پيداكرده و درهم قفل ميشوند.
سرپانتيت: از دگرگون شدن سنگهاي پريدوتيت حاصل ميشوند و به طور عمده شامل رشتههاي ريز و ظريف سرپانتين ميباشند كه از تجزيه اوليوين و پيروكسن موجود در پريدوتيتها حاصل ميشوند.
9. ويژگي بعضي از سنگهاي خاص مورد استفاده در صنعت ساختمان :
9-1- خصوصيات گرانيت ساختماني
گرانيتها به دليل سختي زياد، شفافيت، زيبايي خيرهكننده، تنوع طرح و رنگ و كنتراست زيبايي رنگها اخيراَ به عنوان يك سنگ تزئيني لوكس و گرانقيمت در بازار جهاني مطرح گرديدهاند. رنگ گرانيت معمولاً توسط نوع و مقدار فلدسپات آن كنترل ميشود و ممكن است به رنگ خاكستري- صورتي كمرنگ تا صورتي و يا قرمز ديده شود. در صورت عدم حضور رنگ صورتي، دامنه رنگها از خاكستري روشن تا تيره و به طور عمده توسط نسبت فلدسپات و كوارتز به بيوتيت و هرونبلند تعيين ميگردد.
گرانيتهاي روشن و قرمز و صورتي (گرانيتهاي آلكالن) به دليل رنگ صورتي يا قرمز خود بسيار ارزنده هستند و در بازار جهاني جايگاه ويژهاي دارند. گرانيتهاي قرمز رنگ ناحيه خوي در آذربايجان غربي از اين نظر منحصر به فرد هستند. گرانيتهاي خاكستري (گرانيت كالكوآلكالن) بر حسب درجه تيرگي و روشني و اندازه كانيها داراي مرغوبيت متغيري هستند. گرانيتهاي شيركوه در يزد و الوند در همدان طيف وسيعي از انواع گرانيتها را تشكيل ميدهند كه فاقد آثار آلتراسيون بوده و پديدههاي تكتونيك و به ويژه ميكروتكتونيك را تحمل نمودهاند و به علاوه از نظر رنگ باب بازار نيز ميباشند. برش و صيقل دادن گرانيتها بسيار مشكلتر و پرهزينهتر از سنگهاي آهكي است و فقط ديسكها و سنگسابهاي ويژه قادر به برش و صيقل اينگونه سنگها ميباشند. بايد توجه داشت كه انواع گرانيتها به خاطر وجود كوراتز با سختي 7، هورنبلند با سختي 5 تا 5/6 از سنگهاي سخت محسوب ميشوند و اين عامل سبب بالا رفتن هزينه استخراج، برش و پرداخت ميگردد و نسبت به ساير سنگهاي ساختماني گران تمام ميشوند.
سينيتها، ديوريتها، گابروها و سنگهاي خروجي هم ارز آنها يعني تراكيتها، آندزيتها و بازالتها و همچنين سنگهاي ديگر مثل نفلين سينيتها، پريدوتيتها، پيروكسينيتها و آمفيبوليتها و ساير سنگهاي آذرين و دگرگوني از اين نوع به دليل عدم وجود كوارتز در آنها در صورتي كه كاملاً سالم و بدون آثار آلتراسيون باشند و ضمناً رنگهاي زيبايي در صيقل داشته باشند ميتوانند به عنوان سنگهاي نماي خاص مطرح شوند. هرجا كه اين گونه سنگها گسترش دارند بايد امكان بهرهبرداري از آنها به عنوان سنگنما مورد توجه قرار گيرد، چه بسا ممكن است در ميان اين گونه سنگها، سنگنما با خصوصيات ظاهري استثنايي وجود داشته باشد كه در اين شرايط داراي قيمت ويژهاي خواهد بود.
از توفها (پيروكلاستيكها) به خصوص توفهاي سبر (توف سبز كرج) و رنگهاي ديگر با تخلخل كم و در پس ساختمانها و ديوارههاي بلند و پهن و از تخلخل بيشتر معمولاً براي پلهها و كف حياط و به عنوان قرنيز استفاده مينمايند.
توفهاي شيشهاي (پرليت) منبسط شده به عنوان پوشش و اندود مصرف ميگردند.
مخلوطي از پرليت – ژيپس به عنوان پوشش و يا روكش ديوارها و غيره مصرف ميشود. در ريوليتها به دليل حساس بودن كاني فلدسپات از نظر عوامل آلتراسيون و به دليل اينكه ريوليت، به ويژه توفهاي ريوليتي تخلخل يكنواختي دارند و نفوذ آب عامل مهم آلتراسيون در آنها است، از اين رو ريوليتهاي غيرآلتره و سالم كمتر ديده ميشوند. درصورتي كه ريوليتها داراي درصد كوارتز غيرآلتره و سالم كمتر ديده ميشوند. درصورتي كه ريوليتها داراي درصد كوارتز نسبتاً كمتري بوده و فلدسپاتهاي پتاسيك صورتي رنگ در آنها ديده شوند، ممكن است داراي قابليت برش بوده و سنگ را با ظاهر صورتي زيبا در مقاطع صيقل خورده عرضه نمايند.
خصوصيات مورد استفاده سنگهاي بازالت و دياباز: بازالت و دياباز درواقع تنها به صورت خرد شده مورد استفاده قرار گيرند. آن عمدتاَ به عنوان اجزاء بتن و مواد لازم براي ساختن جادهها، بقيه به صورت مواد مستحكمكننده مسير ريل قطار، پوشش سقف و غيره مصرف ميگردد. اين سنگها به دليل فقدان كوارتز براي دستگاهها و ماشينها، ساينده نيستند و اين مزيت سبب ارزشمندي آنها ميشود.
9-2- ويژگي سنگهاي دگرگوني مورد استفاده در صنعت ساختمان
گنايس: مثل گرانيتها درصورتيكه داراي رنگهاي ايدهآل و عناصر درشت بوده و فاقد آثار آلتراسيون باشند به دليل بافت چشمي زيبايي كه در مقاطع صيقل خورده بعضي از آنها ديده ميشود ميتوانند سنگ تزئيني استثنايي را تشكيل دهند. البته تهيه سنگ نما از اينگونه سنگها همان مسائل سختي برش و صيقل دادن را دارد و از اين نظر كاملاَ شبيه گرانيتها هستند(به علت وجود كوارتز زياد).
مرمر: به صورت سنگهاي متامورف سفيد، خاكستري و رنگي با تبلور دوبارهاي كه يافتهاند داراي درخشندگي و شفافيت و زيبايي خاصي هستند كه به همين جهت جايگاه ويژهاي را در صنعت سنگهاي تزئيني يافتهاند. مرمرها حاصل متامورفيسم سنگهاي آهكي اوليه ميباشند. سنگهاي تزئيني بر حسب درجه متامورفيسم و رشد كريستالها (تبلور ريز يا درشت) انواع مختلفي را تشكيل ميدهند و نامهاي گوناگوني يافتهاند.
اسليت: اسليت براي مصرف به صورت قطعات منظم برش داده ميشود و همچنين به شكل دانههاي خرد شده و پودر مورد استفاده قرار ميگيرد. علاوه بر پوشش سقف و سطوح ساختمانها مقدار قابل ملاحظهاي از اسليتها به عنوان Mill Stock توليد ميشود كه شامل اسليتهايي است كه براي تهيه سطح ميزها، پلهها، پايه ديوارها، پوشش پايهها و غيره مورد استفاده قرار ميگيرند. از اسليتهاي رنگي براي سقفها و پوشش ساختمانها استفاده ميگردد. از هورنفلس، آمفيبوليت و بعضي شيستها (مثل كرديريت شيست) به خاطر ظاهر زيبايشان به عنوان سنگنما استفاده ميشود.
9-3- ويژگي سنگهاي رسوبي مورد استفاده در صنعت ساختمان
اين گروه از سنگها، به طور عمده شامل ماسهسنگ و آهك ميباشد.
9-3-1- سنگهاي آهكي
عمده سنگهاي ساختماني و تزئيني را سنگهاي آهكي تشكيل ميدهند. اينگونه سنگها به دليل سختي مناسب، قابليت ساب و برش، تنوع رنگ، مقاومت خوب، قابليت استخراج آسان، عدم امكان آلتره شدن و ذخاير زياد توانستهاند جايگاه خاصي را در سنگهاي ساختماني و تزئيني داشته باشند. سنگ آهك از نظر مينرالوژي، از كربنات كلسيم (كلسيت) يا كربنات مضاعف كلسيم، منيزيم (دولوميت) تشكيل شده است و با توجه به ناخالصيهاي جزئي رنگ آنها تغيير ميكند. درصورت آغشتگي بلورهاي كلسيت به اكسيدهاي آهن، بسته به شدت آغشتگي، رنگ آنها از كرم تا قهوهاي – قرمز تغيير ميكند. اگر كربنات منيزيم در سنگ كمتر از 5 درصد باشد به نام سنگ آهك و درصورتي كه از 5 تا 40 درصد باشد به نام سنگ آهك منيزيتي يا سنگ آهك دولوميتي و اگر بيش از 40 درصد باشد به نام دولوميت خوانده ميشود.
از نظر تجاري اين گروه شامل سنگهاي با تعريف فوق و همچنين سنگهاي دگرگون شده آهكي مي¬شود كه در آآنها بلور مجدد (مثل مرمر) صورت گرفته است.
اين گروه شامل تراورتن، مرمر، مرمريت، سنگ چيني و كريستال ميباشد.
تراورتن: تراورتنها محصول چشمههاي آهك ساز قديمي هستند كه به صورت پهنههاي نسبتاً وسيعي ديده ميشوند.
از جمله معادن مهم تراورتن، آذرشهر و محلات است كه از نظر مرغوبيت بينظيرند.
تراورتن سفيد در صورتي كه رنگ آن به صورت يكنواخت و يك دست سفيد باشد و رگچههاي رنگي و خلل و فرج يكنواخت داشته باشد از مرغوبيت بيشتري برخوردار است. تراورتن معادن محلات از اينگونهاند. وجود رگچههاي رنگي ناشي از آلودگي به اكسيدهاي آهن در تراورتن باعث زيبايي سنگ ميشود. تراورتنهاي كرم رنگ كه ناشي از وجود پيگمنتهاي پراكنده اكسيدآهن در متن سنگ ميباشد از مرغوبيت كمتري برخوردارند. تراورتنهاي رنگي (بر حسب درصد آلودگي به پيگمنتهاي اكسيدآهن به رنگهاي قرمز، گردويي، ليمويي و غيره ديده ميشوند) به دليل نقش و نگارهايي كه اختلاف ميزان آلودگي اكسيدآهن در لايههاي مختلف تراورتن ايجاد مينمايد. ظاهر بسيار زيبا و جذابي دارند. درحالحاضر ايران تنها كشور توليدكننده تراورتن قرمز است. معادن تراورتن رنگي عبارتند از معدن تراورتن گردويي و ليمويي آذرشهر در آذربايجان شرقي، معدن تراورتن قرمز سردارآباد، اردستان و نطنز. تراورتن به دلايل زير پرمصرفترين سنگ ساختماني است:
-مقاومت قابل قبول.
-برشپذيري و صيقلپذيري ايدهآل.
-شرايط استخراج ايدهآل به اين دليل كه اغلب با لايهبندي افقي تا شيب كم در نقاط كم ارتفاع تشكيل
با اینحال کارشناسان و فعالان میراثفرهنگی وضعیت پلخواجو را نابسامان دانستهاند.
پس از انتشار گزارشهایی از وضعیت سیوسه پل اصفهان و تصاویری که از وضعیت این پل منتشر شد، اکنون نوبت به پل خواجو در اصفهان رسیده است تا با بیتوجهی مسئولان در حفاظت از این سازه تاریخی و ایجاد شکاف و نفوذ رطوبت، این سازه چندصدساله ایران با خطر ریزش و عمیقتر شدن شکافها روبهرو شود تا جایی که به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، ترکهای عمیق ناشی از رطوبت، وضعیت پل تاریخی خواجو را به مرز هشدار رسانده است.
فعالان میراثفرهنگی اصفهان در گفتوگو با این خبرگزاری به ترکهایی در بدنه پل اشاره کردهاند که هر روز تعداد و عمق آنها افزایش پیدا میکند. گفته میشود نمکشیدگی و نفوذ آبهای سطحی اگر با این روند پیش برود ریزش پل در آیندهای نزدیک دور از ذهن نیست. براساس این گزارش، پل تاریخی خواجو در حالی به نم نشسته است که سرپرست اداره میراث فرهنگی اصفهان از تخریب بخشی از دیواره پل خواجو و مرمت سریع آن توسط گروه مرمت این اداره کل سخن میگوید.
با اینحال کارشناسان و فعالان میراثفرهنگی وضعیت پلخواجو را نابسامان دانستهاند.پلخواجو از بناهای تاریخی دوران شاهعباس دوم صفوی است که در سال 1060هجری بنا شده است. شاهین سپنتا، فعال میراثفرهنگی به خبرگزاری میراث فرهنگی گفت: پل تاریخی خواجو با وضعیت نابسامانی مواجه شده و میزان تَرکهای فعال بر بدنه این پل تاریخی روزبهروز افزایش پیدا میکند؛ چنانچه بهنظر میرسد دیوارهای آجری این پل در حال فرو ریختن است.
10607 :کدخبر
۱۳۹۱ نوزدهم دي :تاریخ انتشار
منبع: http://memarinews.com/Pages/News-10607.html
جناب آقای مهندس، به عنوان اولین سئوال میخواستیم بدانیم که از نگاه شما چه تفاوتی میان راندو، پرزانته، کروکی و اسکیس وجود دارد؟
یکی از سئوالهایی که همواره از سوی بسیاری از دانشجویان پرسیده میشود، تفاوتی است که این چهار واژه با یکدیگر دارند. بارها دیده شده که توسط افراد گوناگونی در داخل کشور، تعاریف مشابهی برای این چهار واژه ارائه شده و نکته جالب اینجاست که هریک از تعاریف، نام استادی را به خود میگیرند مثلاً تعریف مهندس فلان یا دکتر فلان. در حالیکه هر یک از این واژگان در دانش امروز معماری و شهرسازی غرب دارای تعاریف مشخصی است و ما نیز به ناچار از آنجاییکه وارد کننده این دانش هستیم باید تعاریف آنها را مورد استفاده قرار دهیم نه اینکه هر یک به دلخواه خود تعاریفی از این واژگان ارائه دهیم. بنابراین، تعاریف آورده شده در اینجا نه تعریف اینجانب بلکه تعریف استادان بزرگ معماری و شهرسازی غرب است که در کتابهای خود به آنها اشاره داشتهاند.
برای مطالعه ی بیشتر به ادامه ی مطلب مراجعه کنید:
هنوز بسیاری از دانشجویان فعلی و آینده علاقمند به بیان نظرات و ایده های خود در مباحث جامع معماری از طریق پروژه ها، تدریس یا نوشتن می باشند.
از زمان بحران سال 2008 اقتصاد دغدغه ذهنی تمامی افراد می باشد. مردم به رویداد های جهانی با دقت توجه می کنند زیرا همگی ما دریافته ایم که ملت ها نباید و نمی توانند به عنوان نهاد های اقتصادی مستقل عمل کنند و بحران های اقتصادی چندگانه در تمامی قاره ها گسترش می یابند.
با توجه به این موقعیت متخصصان در زمینه معماری، کارورزان، اساتید و نویسندگان هرکدام تلاش می کنند تا این وضعیت را به شکل معنی داری تشریح کنند و دیگران را نسبت به دشواری ها آگاه کنند و در عین حال به همکاران خود و دانشجویان مستعد این اطمینان را بدهند که در نهایت همه چیز درست خواهد شد.
این بدین معنی است که هنوز موضوعات علمی در زمینه معماری حل نشده باقی مانده اند.
مانند اخراج ها و استخدام ها، ضرر ها و سودها در تجارت. کمبود آگاهی و فراست در زمینه تجارت معماران جوان و البته بدهی هایی که طراحان و معماران تازه فارغ التحصیل شده باید بپردازند را باید در نظر گرفت. این هزینه ها بدون احتساب مالیات تا 68,394.24یورو می باشد یعنی در حدود17-11یورو در ساعت.
هنوز بسیاری از دانشجویان فعلی و آینده علاقمند به بیان نظرات و ایده های خود در مباحث جامع معماری از طریق پروژه ها، تدریس یا نوشتن می باشند.
دریافت مهارت های اجتماعی و یا فرهنگی لازم برای کار در یکی از این زیرشاخه ها نیازمند آن است که دانشجویان از آموزشی همه جانبه برخودار باشند و این همان هدف کالج معماری و طراحی محیطی CAED در CalPoly San Luis Obispo می باشد.
این برنامه اختصاص برای رسین به اهداف بالا تنظیم شده است. برای مثال ،کار گروهی که توسط اساتید هدایت می شود دانشجویان را به بسیاری از موضوعات آگاه می کند از جمله کاهش مشکلات انسانی در میان بلایای طبیعی ، تعمل با کارفرمایان واقعی تا پروژه را از ایده اولیه تا اجرا پیش برند و شرکت در یک آتلیه عمومی که توسط مدیران دپارتمان پروفسور Thomas Fowler, IVاداره می شود.
برنامه دانشجویان را به طور مستقیم درگیر طراحی، تحقیق، پیشرفت و گاهی ساخت تعدادر پروژه می نماید.
این پروژه ها با برنامه های آموزشی در آتلیه ها ادغام می شوند و در غالب کارگاه های 3-4 روزه فشرده که شامل جلسات و ارائه به مشاوران و کارفرمایان واقعی می باشد، انجام می گردد.
نمونه دیگر آزمایشگاه CAED است که معنای جدیدی از طراحی و ساخت در آن دنبال می شود همه چیز در آزمایشگاه و نه با پیمانکاران صورت می گیرد.
این کار تنها یک تئوری نیست بلکه در حقیقت مکانی است که در آن پناهگاه اضطراری Flat Pack ساخته شده است. این پناهگاه برای کسانی است که قربانی بلایای طبیعی هستند.
پروفسور Fowler توضیح می دهد تمام این فعالیت ها توسط دانشجویان انجام می شود که همزمان دانشجویان جدیدالورود را نیز آموزش می دهند. برای ساخت پروژه های ثبت شده در دپارتمان معماری آزمایشگاه مجهز به تکنولوژی های پیشرفته مانند برش لیزری و CNC می باشد.
دانشجویان قادر خواهند بود که برای انجام پروژه های اجرایی با دانشکده همکاری کنند و طراحی و اجرای نمونه هایی با مقیاس کوچک را به عهده بگیرند.
با توجه به آن چه اشاره شد کالج CAED در نظر دارد تا فرصت های با ارزشی برای ارتباط با کارفرمایان واقعی برای دانشجویان ایجاد کند. مانند پروژه ساخت میز SLO Gen توسط پروفسور Doerfler و پرو فسور Cabrinhaبه همراهی سه نفر از دانشجویان طراحی و یک سازنده خارجی به نام Gensler LA برای لابی دفتر یکی از شعبات خود آن را اجرا کرد.
دانشجویان آلترناتیو های طراحی را ارائه می دانند و داده هایی از شرکت Gensler LA و همچنین از دانشکده دریافت می کردند تا این پروژه را در دفتر Gensler LA اجرا و نصب کنند.
همچنین برنامه ای برای صدها ساعت کارآموزی برای دانشجویان وجود دارد که قسمت اعظمی از آن در5 سال دوران دانشجویی انجام می شود. این کاراموزی ها می تواند در تمام زمینه های معماری به جز بخش مدیریت و خدمات صورت گیرد و فرصت بسیار خوبی برای دانشجویان علاقمند به دریافت مدرک مرتبط با آن است.
پیدایش این برنامه تعهد دانشکده برای ارائه مهارت های عملی ارتباط دارد. برنامه کالج معماری Cal Poly در حقیقت یک برنامه مهندسی معماری(مهندسی سازه) می باشد تمام دانشجویان معماری باید مراحل آموزش درس سازه را بگذرانند.
در مقایسه با دیگر مدارس معماری این برنامه یکی از دشوارترین مراحل آموزش سازه می باشد و در طول سال چهارم بسیار پیشرفته تر خواهد شد. در آن زمان دانشجویان می توانند در آتلیه تخصصی ثبت نام کنند. دانشجویان این فرصت را دارند تا کار نیمه وقت و یا کاراموزی در یک آتلیه علمی طراحی با اعتبار یک مجموعه علمی و تدریس مسئولان آن، تجربه کنند.
در بسیاری موارد مانند آتلیه بلند مرتبه SOM در سن فرانسیسکو دانشجویان در قالب یک تیم فعالیت می کنند و می توانند با مهندسان و طراحان در ارتباط با پروژه مشاوره داشته باشند.
برنامه کالج CAED تنها یک برنامه تمرینی معماری نیست بلکه آن چه این برنامه را از دیگران متمایز می کند وجود سه رشته کارشناسی ارشد است که هدف آنها توسعه مهارت فارغ التحصیلان در استفاده از هنر طراحی خورد به طور موثرتر می باشد.
سه رشته کارشناسی ارشد علوم معماری ،MBA، مدیریت در معماری و کارشناسی ارشد در طراحی شهری و محیطی وجود دارد.
هرکدام از این رشته ها دانشجویان را از مهارت های عملی برخوردار می کنند. این مهارت ها مکمل هنر طراحی است که در دوره آموزش معماری فرا گرفته اند. این بدان معنی است که این رشته ها قصد ندارند هنر طراحی را به دانشجویان بیاموزند بلکه می خواهند آنها را از توانایی و مهارت مدیریت و تجارت برخوردار سازند.
کارشناسی ارشد معماری سه زیر مجموعه دارد،CAD ، علوم معماری ، تاسیساتو مدیریت که از 1.5 تا 2 سال به طول می انجامد.
هرکدام از این زیر شاخه ها فرصت اکتشاف عمیق تر که مستقیما با صنعت ساختمان و متخصصین در ارتباط است در اختیار دانشجویان قرار می دهد.MBA و MCRP به طور برابر مهارت های طراحی دانشجویان را در کارشناسی معماری را در ارتباط با برخوردها و مهارت های لازم برای درک آن چه به طراحی های بدون نتیجه وامیدهای واهی منجر می شود، قرار دهند.
MBA دانشجویان را که معمولا بدون آگاهی از نحوه برخورد با کارفرمایان فارغ التحصیل می شوند با مهارت های مهم تجارت، چگونگی مذاکرات راجع به هزینه ها و قرار دادها و پیش بینی زمانی منطقی برای مراحل پروژه آشنا می کنند.
این کار به دانشجویان علاقمند کمک می کند تا به جای برخورد با تصورات ذهنی خودشان با موضوعات حقیقی مرتبط با طراحی شهری و منطقه ای بپردازند.
بهتر از آن جمعیت فارغ التحصیلان 15-20 نفر است و این بدان معنی است که فرصت های زیادی برای رشد و آموزش وجود دارد .دانشجویانی که برای کارشناسی معماری ثبت نام می کنند بخش اعظمی از دروس خود را به طور همزمان به عنوان دانشجوی کارشناسی می گذرانند و سپس به طور رسمی برای پذیرش در هرکدام از مقاطع کارشناسی ارشد درخواست دهند.
47عضو دانشکده معماری برای 800 دانشجو مشغول به کار هستند که20 % از آنان کمک هزینه تحصیلی را دریافت می دارند که نه به عنوان وام بلکه شامل کمک هزینه دانشجویی، جوایز، امتیازات و برای دانشجویان فارغ التحصیل بورس تحقیقاتی است.
شهریه دانشگاه نیز گران نخواهد بود. برای دانشجویان مقیم $4689.00 دلار و برای تحصیلات تکمیلی $5,751.00 دلار است. برای دانشجویان غیر مقیم هزینه ها سه برابر خواهد شد تا حدود $14,859.00 دلار یا €11275.60 یوروالبته از آنجا که یک سال برای کسب اقامت کافی است تنها در طول یکسال ملزم به پرداخت این هزینه ها خواهند بود.همچنین قیمت مسکن در حوالی نیز گران نمی باشد.
منبع: سایت خبری معماری نیوز - ترجمه: هدیه قائم
موسسه آموزشی سازمان هتلداری امریکا پیشبینی کرد پرو تا سال ۲۰۲۰ موفق به جذب ۱۰ میلیون گردشگر خواهد شد. این موسسه اعلام کرد آمار هتلهای پرو تا ۸ سال آینده به ۲۵ هزار واحد خواهد رسید که ۱۰ هزار واحد آن ۵ ستاره خواهد بود. به گزارش میراث آریا ، به نقل از آندینا،«جیمز مسیا» مدیر عامل این موسسه خاطرنشان کرد: آمارهای پیشبینی شده در مقایسه با موقعیت کشورهایی همچون آرژانتین، برزیل و مکزیک که کشورهای هدف پرو هستند، به دست آمده است. وی خاطرنشان کرد: پرو حضور مقتدرانهای در بازار منطقه آند داشته و هدف اصلی آن نزدیک بودن به آرژانتین، مکزیک و برزیل است. کارشناسان اعلام کردند پرو تنها نیازمند هتلهای ۳، ۴ و ۵ ستاره برای جذب گردشگران اروپایی و امریکایی است تا در سال ۲۰۲۰ به یکی از قطبهای اصلی گردشگری امریکای جنوبی تبدیل شود.
تاریخ انتشار: ۱۴ دی, ۱۳۹۱
http://zistboom.com/10350
تاریخ انتشار: ۲۱ دی, ۱۳۹۱ -منبع : http://zistboom.com/10554/
زیست بوم: در اکثر کاریکاتورها و طرح های گرافیکی ساختمان سازی و برج های مسکونی را با قطع درختان مترادف می دانند، در واقع این جنگل آسفالت و آهن را قاتل طبیعت و محیط زیست معرفی می کنند. نمونه هایی از تلاش ها و خلاقیت ها در برخی کشورها منتشر شده است که در آن کوشیده اند تا معماری سبز را گسترش بدهند و درختان را حذف نکنند. اما این عکس که در فضای مجازی بسیار مورد توجه قرار گرفته است دیوار ساختمانی در ایران را نشان می دهد که بسیار جالب توجه طراحی شده است.
۱.معماری پست مدرن:
ساختمان مركزي AT&T در نيويورك كه يكي از مشهورترين كارهاي مكتب پست مدرن است، با نماي سنگي و مشخصه عمده اش، سقف سنتوري شكسته، بواقع گفتمان معماري معاصر را، با همان ميزان تاثيرگذاري كه سبك بين المللي 50 سال قبل داشت، تغيير داد. در اين طرح، كاربرد خشن و خودنمايانه مصالحي كه واقعيت هاي كاركردي يا ساختاري ساختمان را منعكس نمي كرد و نيز تركيب عناصر طراحي صرفا به خاطر ارزش زيبايي شناسي شان، عملي بر خلاف انگاره ها و اصول سبك بين المللي بود.
4958147_large_400
ساختمان AT&T كه در حال حاضر متعلق به شركت سوني است، نقطه عطفي در معماري معاصر محسوب مي شود، چرا كه نخستين ساختمان مهم ساخته شده بود كه كاربرد سبك هاي تاريخي را، گرايش طراحي رايج در طول تاريخ كه در دوران اقتدار سبك بين المللي به شدت مهجور مانده بود و توسط اهالي حرفه به سخره گرفته مي شد، احيا كرد. اين ساختمان اگرچه مباحث بسياري را برانگيخت، اما موجبات رهايي معماران از سختگيري هاي مدرنيسم را فراهم آورد و ساير معماران نيز جرات پيدا كردند تا سبك هاي جديدي را مورد تجربه و آزمايش قرار دهند. اين اثر در كارنامه معمار فقيد (فيليپ جانسون) هرگزفراموش نخواهدشد
۲.معماری سبک دیکانستراکشن:
معماران سبك ديكانستراكشن كه در اوايل دهه نود ميلادي به سمت مكتب فولدينگ گرايش پيدا كردند براين نظريه خود را پايبند نديدند. آنها در روند شكل گيري موضوعات علمي وفلسفي جديدتر حركت علمي و فلسفي جديدي كه از اواخر دهه 1970 بامبحث ديكانستراكشن شروع شده بود را ادامه دادند .
چارلز ديكنز شخصي بود كه اين نظريات را وارد حوزه معماري كرد .از نظر چارلز جنكنز معماري بايد معلول باشد .معلول ديدگاه انسان از خود واز جهان پيرامون خود معماري بايد معلول شرايط امروز باشد. به عقيده جنكنز اگر در جهان سنت فرم تابع سنت ودر جهان مدرن فرم تابع عملكرد بوده است" در جهان كنوني فرم تابع ديدگاه جهاني بايد باشد".
۳.معماری سبک هایتک و اکوتک:
در سال 1971، دو معمار جوان ایتالیایی تبار به نامهای ریچارد راجرز ساكن انگلستان و رنزوپیانو ساكن ایتالیا، در مسابقه طرح ساختمان مركز ژرژپمپیدو در پاریس در بین 681 شركت كننده برنده اعلام شدند. نمای این ساختمان را مجموعهای از دودكشها، آبگردانها، لولههای تأسیساتی و ستونها، تیرها، بادبندها، راه پلهها و مسیرهای رفت و آمد تشكیل میداد. این معماران آغازگر سبكی در اروپا بودند كه به نامهای ـ تك یا تكنولوژی بسیار پیشرفته معروف گردید. در معماری مطرح شد.1
2
3
اصول فكری و طراحی این سبك را میتوان در ده مورد ذیل خلاصه كرد:
1. بینش پوزیتیویسم و خوشبینی به علم و پیشرفت علمی و تكنیكی؛
2. نمایش تكنولوژی به عنوان عصاره و دستاورد عصر جدید؛
3. نمایش پروسة ساخت؛
4. شفاف نمودن، لایه لایه كردن و نمایش حركت در ساختمان؛
5. نمایش ساختار و اجزاء درون بنا در نمای ساختمان؛
6. استفاده از رنگهای روشن وساده؛
7. سازه و ساختار به عنوان تزئینات؛
8. استفاده از اجزاء كششی سبك؛
9. جدا كردن بخشهای سرویس دهنده از قسمتهای سرویس شونده؛
10. طراحی بام ساختمان به عنوان نمای پنجم ساختمان.
۳.معماری سبک سبز:
2
بطور کلي فرآيند سبز اينگونه مطرح مي شود که تمامي موضوعات به يکديگر وابسته بوده و در هر تصميم گيري بايد تمامي جنبه هاي آن مورد بررسي قرار گيرد و بدين ترتيب،ايده بررسي اصول بصورت مجزا با آن در تضاد قرار مي گيرد . در مجموع اصول گوناگوني در ايجاد هر نوع سازه مطرح است که نقاط مشترک فراواني را براي بحث دارامي باشند،
اصل اول حفاظت از انرژی:هر ساختمان بايد به گونه اي طراحي و ساخته شود که نياز آن به سوخت فسيلي به حداقل ممکن برسد
اصل دوم کار با اقلیم:ساختمان ها بايد به گونه اي طراحي شوند که قادر به استفاده از اقليم و منابع انرژي محلي باشند
اصل سوم کاهش استفاده از منابع جدید:هر ساختمان بايد به گونه اي طراحي شود که استفاده از منابع جديد را به حداقل برساند و در پايان عمر مفيد خود ، منبعي براي ايجاد سازه هاي ديگر بوجود بياورد .
اصل چهارم احترام به کاربران:معماري سبز به تمامي افرادي که از ساختمان استفاده مي کنند احترام مي گذارد.
به نظر مي رسد که اين اصل ارتباط اندکي با آلودگي ناشي از تغييرات اقليم جهاني و تخريب لايه ازن داشته باشد . اما فرآيند سبز از معماري که شامل احترام براي تمامي منابع مشترک در ساخت يک ساختمان کامل هستند انسان را از اين مجموعه خارج نمي نمايد.
اصل پنجم کل گرایی:تمامي اصول سبز، نيازمند مشارکت در روندي کل گرا براي ساخت محيط مصنوع هستند.
يافتن ساختمان هايي که تمام اصول معماري سبز را خود داشته باشند کار ساده اي نيست. چرا که معماري سبز هنوز بطور کامل شناخته نشده است. يک معماري سبز بايد بيش از يک ساختمان منفرد قطعه خود را شامل شود و بايد شامل يک شکل پايدار از محيط شهري باشد. شهر، موجودي فراتر از مجموعه ساختمان هاست؛ در حقيقت آن را مي توان بصورت مجموعه اي از سامانه هاي در حال تعامل ديد - سامانه هايي براي زيستن و تفريح - که بصورت شکل هاي ساخته شده داراي کالبد مي باشند و با نگاهـي دقـيـق بـه ايـن سامانه ها اســت کـــه مـي تـوانيـــم چهــــره شهـــر آيــنده را تـرسـيـم نـمايـيـم .بام ها به منظور حفاظت ساختمان در برابر باران و برف و نگهداري لوازم مکانيکي طراحي شدهاند. بامها ساختمان را از هدر روي گرما و خيس شدن محافظت مي کنند....
Untitled-1
۵.معماری سبک فولدینگ:
فولدینگ و فلسفه ای که از مجرای آن زاده می شود، بیانگر دنیایی است هزار دریچه،که به روی انسان امروزی گشوده شده است
فولدینگ
فلسفه فولدینگ:معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود. فلسفه فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی، ژیل دلوز مطرح شد. وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب می شود. دلوز نیز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی قرار داد.
فولدینگ4
مفهوم فولدینگ:
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست، همه چیز افقی است. به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است.
فولدینگ، عمودگرایی، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند. از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است
ویژگی های معماری سبک فولدینگ:
- لايه لايه بودن (چند لايگي) با حفظ ماهيت هر لايه و قرارگيري لايهها در كنار هم
- افق گرايي و همترازي لايهها
- فرمهاي قابل انعطاف و قابل تطبيق با شرايط محيطي سايت ( weak form)
- در اين نوع معماري تباينهايي مانند تقارن، عدم تقارن و... به چشم ميخورند اما اين تضادها به نسبت ديكانستراكشن منعطفترند و در هم ميآميزند، به عبارت ديگر مثل ديكانستراكشن تضادها كاملاً مجزا نيستند و با عناصر واسطه به هم مربوطند.
فولدینگ2
فولدینگ3
از پرکاربردترین ابزارهایی که خصوصا در ارائه متفاوت نقشه ها و کروکی ها موثرند این علائم هستند،و طبق معمول هرچه متمایزتر و شخصی تر بهتر...ازجمله ی این علائم که تهیه ی آرشیوی از انواع مختلف هرکدام به همه توصیه می شود علائم شمال(ضروری در تمامی نقشه های بامقیاس یا بدون مقیاس)،انواع فلش ها،اتصالات آنها،انواع هاشور،علامت جهت تابش خورشید و وزش باد،فلش های دسترسی و ...است. تورقی بر کتاب های مرتبط در این زمینه و مروری بر نمونه شیت های موجود می تواند کمک شایانی به ایجاد ایده های نو در ذهن هر یک از ما بنماید.(در پایان این قسمت کتاب های مناسب در این زمینه که حاوی انواع مختلف این علائم،کروکی ها و پرسپکتیوهای مناسب است معرفی می گردد.)
روش بهینه ای که برای تمرین در تمامی مراحل توصیه می شود انداختن پوستی بر روی نمونه ها است.بدین طریق شما هم مجموعه ای ارزشمند را گرد آورده اید و هم دستتان قوی شده،سپس می توانید با تمرین نمونه ها بر روی کاغذ معمولی ایده های خود را نیز اضافه کرده و به آن شاخ و برگ دهید و نهایتا به مورد ایده آل و کاملا شخصی خود دست پیدا کنید.
فراموش نکنیم...راز دست یابی به مهارت تمرین،تمرین و تمرین است...از روی هر یک از نمونه ها بارها کشیده و تمرین کنید.
کروکی:
در یک شیت طراحی شهری هیچ حرفی بدون کروکی زده نخواهد شد.کروکی چیست؟
کروکی عبارت است از بیان گرافیکی موضوعات به صورت ساده شده یا اغراق شده و بدون مقیاس.در مراحل مختلف فرآیند طراحی شهری به خصوص مراحل شناخت،تحلیل و هدف گذاری،بیان تصویری اغلب توسط ترسیم کروکی انجام می گیرد.
پرسپکتیو:
یک پرسپکتیو زیبا جلوه ی اصلی یک شیت در هر مقیاس یا قطعی است.اگر دست قوی در ترسیم پرسپکتیو ندارید،نگران نباشید..در اسکیس طراحی شهری رسم پرسپکتیوهای بزرگ یا تسلط بر قوانین پیشرفته ی پرسپکتیو ضروری نیست ورسم آن تنها یک قسمت ازده ها موردی است که باید در شیت شما موجود باشد.در یک شیت 70*50 دو یا سه پرسپکتو به اندازه ی 2/1 یا 4/1 قطع a4 نیز می تواند ایده ی شما را به تمامی بیان کند.در شیت های a3 نیزبنا به نوع سوال نهایتا یک پرسپکتیو در هر صفحه از شما خواسته خواهد شد.پس ترس را کنار بگذارید و از همین حالا به موازات سایر تمریناتی که قدم به قدم با هم جلو رفته و انجام می دهیم،تمرین پرسپکتیو را نیز به صورت موضوعی شروع کنید.
پرسپکتیو بیانگر یک محله ی سرزنده،کوچه و خیابان محلی،میدان،لبه ی رود و دریاچه،ورودی محله و ...،همه ی اینها موضوعاتی است که به طور قطع در روز امتحان نوع سوال هرچه که باشد به تعدادی از آنها برخواهید خورد.پس به محله ی آرمانی خود فکر کنید و پرسپکتیو آن را رسم کنید،به خاطر بسپاریدش و در آزمون با کمی تغییر و تحریف بسته به نوع سوال آن را ارائه دهید.همان طور که به تدریج متوجه خواهید شد تنوع سوالات محدود است.گویی سوالات را به علاوه ی چندین روز زمان در اختیار دارید و با اختصاص کمی وقت و نوآوری به همین راحتی و در کمال اعتماد به نفس با تمرین چند موضوع می توانید بر سوال مسلط شوید!
منابع:
پلان گرافیک
استخوان بندی شهر تهران-جلد 1 و2*
کتاب های آبی و قرمز پاکزاد
کتاب های توسلی* (خصوصا دوجلدی قواعد و معیارها+بافت قدیم یزد)
محیط های پاسخده
کتاب های شفیعی و قریب(مبانی و فنون طراحی شهری-آبی رنگ)
دوجلدی راندوی لین
شهرسازی شهروندگرای تیبالدز
کروکی های صدیق و آرتورامیدآذری
و...
*برخی از این کتب به علت عدم تجدید چاپ در بازار موجود نیستند.دوستان می توانند از کتاب خانه ها به خصوص کتاب خانه های شرکت های مشاور شهرساز که خود یا نزدیکانشان در آن مشغول به کارند استفاده کنند.
منبع:انجمن تخصصی شهرسازی ایران
همان طور که می دانید برای طراحی 1002 راه حل وجود دارد که 2 مورد از آنها عبارتند از:
- حفظ وضع موجود
- تخریب کامل
در این میان روش بهینه که انتخاب آن توصیه می شود تلفیقی از این دو راه کلیدی به نحوی است که با کمترین میزان تخریب به هدف برسیم، یعنی حفظ وضع موجود به همراه پاره ای اصلاحات.به عنوان مثال تعریض خیابان ها،ایجاد فضاهای شهری و مکان هایی برای تجمع افراد،فضاهای سرزنده (درخت،آبنما،صندلی)،اصلاح دسترسی ها،هماهنگی جداره ها و... نمونه هایی از این دست اصلاحات هستند.طراحی شامل مراحل :
1- ارائه ی آلترناتیو
2- ارزیابی آلترناتیو
3- انتخاب آلترناتیو بهینه
4- پلان پیشنهادی
5- نما و مقطع پیشنهادی
6- پرسپکتیو
7- بزرگنمایی از پلان
8- دیدهای متوالی
9- دیاگرام فضایی
1و2و3-ارائه،ارزیابی و انتخاب آلترناتیو
این مرحله شامل پیشنهاد چند آلترناتیو بر مبنای تحلیل و توجه به دسترسی های اصلی، کاربری ها، نقاط مهم و...و هم چنین ایده هایی چون تلفیق دو آلترناتیو تحت عنوان آلترناتیو سوم و در نهایت ارزیابی آنها بر اساس شرایط موجود و خواسته های مسئله و انتخاب گزینه ی بهینه با استناد به دلایل مطرح شده در قسمت ارزیابی می باشد.
4-پلان پیشنهادی
در این قسمت با توجه به خواسته های مسئله در صورت ذکر مقیاس با در نظر گرفتن آن (اگر احیانا مقیاس داده شده با اندازه ی شیتی که در اختیار ما قرار دارد نمی خواند می توانیم صرفا نقاط با اهمیت بیشتر را نمایش دهیم.)، و در صورت عدم ذکر مقیاس(مقیاس دلخواه) ترجیحا در scale 1:500 یا 1:1000 طراحی می کنیم.
5-نما و مقطع پیشنهادی
در طراحی جداره و رسم نما کشیدن خط آسمان، توجه به ریتم های افقی و عمودی، بازشوها و جزئیات اهمیت دارد.در این مورد به دو حالت بر می خوریم.نخست آنکه نمای جداره موجود باشد و طراحی قسمتی از جداره برحسب آن خواسته شده باشد.در این صورت از ریتم ها ، وزن های افقی و عمود و خط آسمان نمای موجود استفاده کرده و از شکل بازشوها هم الهام می گیریم. حالت دیگر زمانی است که باید بدون الگو نمایی را طراحی کنیم.در این جا نیز رعایت نکات اساسی چون خط آسمان، تعداد طبقات نرمال(4-3 طبقه)، شکل بازشوها، مصالح و... توصیه می شود.
کشیدن مقطع نیز برای نمایش نحوه ی ارتباط اجزای طرح پیشنهاد می شود.اصولا به صورت شماتیک رسم می شود و احتیاج به دقت زیادی ندارد، مسئله ی مهم نمایش طرز کنارهم قرارگرفتن اجزای سایت مورد نظر است. نکته ی دیگر آنکه در رسم مقطع در اینجا با مقطعی که در نقشه های معماری رسم می کنید تفاوتی وجود دارد و آن این است که در اینجا شما تنها خط مقطع زمین را رسم کرده و سپس باقی فضاها را به صورت نما می کشید.به خاطر داشته باشید حتما روی مقطعتان(نه زیر آن!) حرف بزنید و تحلیل کنید.
6-پرسپکتیو
در این مورد بارها در گذشته توضیح داده شده،به یاد داشته باشید پرسپکتیو طراحی شهری هدف دار است و موضوعی را نشان می دهد.می توانید از همین حالا تعدادی پرسپکتیو موردی را آماده کنید تا در روز آزمون پیش زمینه ی لازم را داشته باشید. حضور پرسوناژ،درخت و آب نما در پرسپکتیوتان سرزندگی فضای شهری را نشان می دهد. به اندازه ی مطلوب پرسپکتیو و قرارگیری آن در صفحه نیز توجه کنید.پرسپکتیوتان را در نقطه ی طلایی شیت و با اندازه ی مناسب( 2/1 یا 4/1 A4 )رسم کنید.
7-بزرگنمایی از پلان
در صورت لزوم قسمتی از پلان را جهت نمایش جزئیات بیشتر چون مبلمان، کفسازی و...و یا همراه با جزئیات مقطع مانند جزئیات آبراه،جوی،صندلی و... بزرگنمایی می کنیم.
8-دیدهای متوالی (پی در پی)
در این قسمت با ترسیم پرسپکتیوهای متوالی خصوصیات مختلف فضا همچون حرکت و مکث و یا محصوریت فضا را نمایش می دهیم. برای مثال در یک محله از ورودی آغاز کرده،خیابان ها و سپس مرکز محله را ترسیم می کنیم.
9-دیاگرام فضایی
جهت نمایش فضاها و راههای ارتباطی موجود و نحوه ی ارتباط بین اجزا
بطور کلی فرآیند سبز اینگونه مطرح می شود که تمامی موضوعات به یکدیگر وابسته بوده و در هر تصمیم گیری باید تمامی جنبه های آن مورد بررسی قرار گیرد و بدین ترتیب،ایده بررسی اصول بصورت مجزا با آن در تضاد قرار می گیرد . در مجموع اصول گوناگونی در ایجاد هر نوع سازه مطرح است که نقاط مشترک فراوانی را برای بحث دارامی باشند،
با این حال موضوعات ارائه شده مجموعه ای از اصول مختلفی هستند که در نظر گرفتن آنها سبب ایجاد توازن و پدید آمدن معماری سبز خواهد شد .
اصل اول : حفاظت از انرژی
هر ساختمان باید به گونه ای طراحی و ساخته شود که نیاز آن به سوخت فسیلی به حداقل ممکن برسد .
ضرورت پذیرفتن این اصل در عصرهای گذشته بدون هیچ شک و تردیدی با توجه به نحوه ساخت و سازها غیر قابل انکار می باشد و شاید تنها به سبب تنوع بسیار زیاد مصالح و فن آوری های جدید در دوران معاصر چنین اصلی در ساختمان ها به دست فراموشی سپرده شده است و این بار با استفاده از مصالح گوناگون ویا با ترکیب های مختلفی از آنها، ساختمان ها، محیط را با توجه به نیاز های کاربران تغییر میدهند .
اشاره به نظریه مجتمع زیستی نیز خالی از لطف نمی باشد، که از فراهم آوردن سر پناهی برای درامان ماندن در برابر سرما و یا ایجاد فضایی خنک برای سکونت افراد سرچشمه می گیرد ، به این دلیل و همچنین وجود عوامل دیگر مردمان ساختمانهای خود را به خاطر مزایای متقابل فراوان در کنار یکدیگر بنا می کردند .
ساختمان هایی که در تعامل با اقلیم محلی و در تلاش برای کاهش وابستگی به سوخت فسیلی ساخته می شوند ، نسبت به آپارتمانهای عادی امروزی ، حامل تجربیاتی منفرد و مجزا بوده و در نتیجه ، به عنوان تلاشهای نیمه کاره برای خلـق مــعـــماری سبــز مطــرح می شوند. بسیاری از این تجربیات نیز بیشتر حاصل کار و تلاش انفرادی بوده؛ و بنابراین روشن است به عنوان اصلی پایدار در طراحی ها و ساخت و سازهای جامعه امروز لحاظ نمی گردد.
اصل دوم : کار با اقلیم
ساختمان ها باید به گونه ای طراحی شوند که قادر به استفاده از اقلیم و منابع انرژی محلی باشند .
شکل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرار گیری فضاهای داخلی آن می توانند به گــونــه ای باشد که موجب ارتقاع سطح آسایش درون ساختمان گردد و در عین حال از طریق عایق بندی صحیح سازه ، موجبات کاهش مصرف سوخت فسیلی پدید آید. این دو فرآیند مذکور ناگزیر دارای هم پوشانی و نقاط مشترک فراوان می باشند .
پیش از گسترش همه جانبه مصرف سوخت فسیلی ، چوب منبع اصلی انرژی به حساب می آمد که هنوز هم حدود 15 درصد از انرژی امروز را نیز تأمین می کند. هنگامی که چوب کمیاب و نایاب شد برای بسیاری از مردم امری طبیعی بود که در راستای کاهش نیاز به چوب ، برای تولید گرما از گرمای خورشید کمک بگیرند . شهرهای یونانی همچون «پیرنه» مکان شهر را به گونه ای تغییر دادند که از ورود سیل به شهر جلوگیری شود ، و شبکه ای مستطیل شکل با خیابانهای شرقی ـ غربی را احداث نمودند که به ساختمان ها اجازه جهت گیری به سمت جنوب و استفاده از نور مطلوب خورشید را می داد.
رومی ها نیز پیروی از اصول طراحی خورشیدی را با آموختن از تجربیات یونان ادامه دادند ؛ اما آنها پنجره های شفاف که اختراع قرن اول پس از میلاد بود را نیز برای افزایش گرمای بدست آمده بکار گرفتند، با افزایش کمبود چوب به عنوان سوخت ، استفاده از نمای رو به جنوب در ساخت منازل ثروتــمـنـدان و هـمـچنین حمامهای عـمومی شهـر نیز مـتـداول شــد .
سنت طراحی با توجه به اقـلـیـم بـرای ایجاد آسایش درون ساختمان به قوانین گرمایش محدود نمی شد بلکه در بسیاری از اقـلـیــم ها معماران ملزم به طـراحـی فـضایی خنک برای پدید آوردن شرایطی مطلوب در داخل ساختمان بود . راه حل معــمول درعـصـر حاضر ، یعنی استفاده از سیستم های تهویه مطبوع هوا ، تنها فرآیندی ناکار آمد در تقابل با اقلیم به شمار می رود و در عین حال همراه با مصرف زیاد انرژی می باشد ، که حتی به هنگام ارزانی و فراوانی انرژی به دلیل آلودگی حاصل از آن امری اشتباه بشمار می آید.
اصول سوم : کاهش استفاده از منابع جدید
هر ساختمان باید به گونه ای طراحی شود که استفاده از منابع جدید را به حداقل برساند و در پایان عمر مفید خود ، منبعی برای ایجاد سازه های دیگر بوجود بیاورد .
گر چه جهت گیری این اصل ، همچون سایر اصول اشاره شده به سوی ساختمانهای جدید است ، ولی باید یادآور شد که اغلب منابع موجود در جهان در محیط مصنوع فعلی بکارگرفته شده اند و ترمیم و ارتقاء وضعیت ساختمانهای فعلی برای کاهش اثرات زیست محیطی ، امری است که از اهمیتی برابر با خلق سازه های جدید برخوردار است . این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که تعداد منابع کافی برای خلق محیط های مصنوع در جهان وجود ندارند که بتوان برای بازسازی هر نسل از ساختمان ها، مقداری جدید از آنها را مورد استفاده قرار داد .
این استفاده مجدد میتواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، بازیافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ معماری است . صومعه سانتا الباس که در سالهای 1077 و 1115 میلادی بازسازی گردیده ، از آجرهای خرابه های یک ساختمان رومی در نزدیکی خود استفاده نمود. چارچوب های چوبی که در قرون وسطی به کار گرفته شدند ،قطعاتی چوبی بودند که بریده و در کارگاه نجاری به یکدیگر وصل شده و کد گذاری می شدند و آنگاه از هم جدا شده و به ساختمان ها انتقال داده می شدند. استفاده از این روش بدین معنی بود که در صورت لزوم می توان بخشهایی از ساختمان قرون وسطایی را جا به جا نموده ؛ حتی امروزه نیز می توان آنها را به مکانی دیگر منتقل کرد . گاهی اوقات کل سازه ساختمان به منظور بنا کردن ساختمانی جدید جابجا می گردید. برای مثال در هنگام ساخت موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن، به ساختمان قبلی موجود در سایت دیگر نیازی نبود و در سال 1865 پیشنهاد واگذاری این ساختمان فلزی به مسئولان محلی شمال ، شرق و جنوب لندن با هدف برپایی یک موزه محلی در مکانی جدید ارائه گردید. مسئولان شرق لندن این پیشنهاد را پذیرفتند و ساختمان این موزه محلی در 1872 تکمیل گردید که امروزه این مکان به موزه کودکان بدل گردیده است.
در اغلب مواردی که دسترسی به منابع جدید به حداقل می رسد روش هایی کشف می شوند که با آن ها می توان ساختمان هایی که برای یک منظور ساخته شده اند برای مقاصد دیگر استفاده شوند، با این حال بعضی تغییرات ضروری می توانند باعث تغییر شکل اصلی سازه یا ساختمان شود. این موضوع برای کسانی که علاقمند به حفاظت و نگهداری دائمی از ساختمان ها هستند یک فاجعه به حساب می آید و این سوال در ذهن نقش می بندد که آیا یک ساختمان به این علت که زمانی دارای کاربری ارزشمندی بوده است باید همواره بدون تغییر باقی بماند یا باید برای حفظ بازدهی و کارایی تغییرات الزامی را در آن انجام داد؟ یک فرآیند سبز ممکن است در بررسی این موضوع قضاوت را تنها براساس منابع موجود ممکن بداند. اگر منابع مورد نیاز برای تغییر یک ساختمان کمتر از منابع مورد نیاز برای تخریب و بازسازی آن باشد باید از این تغییرات استقبال نمود. با این وجود این موضوع باعث عدم احترام و بزرگداشت اهمیت تاریخی سازه نمی شود. به علاوه ممکن است این سازه ها دارای ارزش دیگری نیز باشند که توجه به آن ها الزامی است. این مشکلات در تغییر ساختمان های موجود به منظور آماده ساختن آن ها برای هماهنگی با نیازهای جدید بخصوص در مورد بهبود وضعیت ساختمان از لحاظ عملکرد و کارایی که ممکن است به تغییر ظاهر آن منجر شود با تناقض و تضادهای بیشتری آشکار می شود. تغییر در بعضی از ساختمان های قدیمی برای کاربردی های جدید می تواند هزینه ها و مشکلات خاصی را با خود همراه داشته باشد. با این حال مزایای حاصل از استفاده مجدد از این ساختمان های بزرگ در کنار یکدیگر و درون یک محیط شهری می تواند بر این مشکلات و هزینه ها غلبه نماید. نوسازی ساختمان ها ی موجود در شهرهای بزرگ و کوچک همچنین می تواند موجب حفاظت از منابع مورد استفاده جهت تخریب و بازسازی ساختمان و بدین ترتیب جلوگیری از تخریب جامعه شود.
اصل چهارم : احترام به کاربران
معماری سبز به تمامی افرادی که از ساختمان استفاده می کنند احترام می گذارد.
به نظر می رسد که این اصل ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهانی و تخریب لایه ازن داشته باشد . اما فرآیند سبز از معماری که شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند انسان را از این مجموعه خارج نمی نماید. تمام ساختمان ها توسط انسان ها ساخته می شوند اما در بعضی از سازه ها حقیقت حضور انسان محترم شمرده می شود، در حالی که در برخی دیگر تلاش برای رد ابعاد انسانی در فرآیند ساخت مشاهده می شود.
در ژاپن تعدادی روبات نقش انسان را در ایجاد و طراحی ساختمان ها بر عهده گرفته اند، اما برای یک روبات کارآیی مؤثر در مورد پروژه ، شامل اجرای یک وظـیـفـه خـاص مــی باشد که می تواند آن را به دفعات تکرار کرد. اما در مقیاسی متفاوت یک انسان به عنوان معمار همچنان می تواند بر مهارت خود بر انجام تعداد بسیاری از کارهای نامرتبط اعتماد کند.
احترام بیشتر به نیازهای انسانی و نیروی کار، می تواند در دو مسیر مجزا مورد تجربه قرار گیرد. برای یک ساختمان ساز حرفه ای توجه به این نکـته ضرورت دارد که ایمنی و سلامت مصالح و فرآیند های شکل دهنده ساختمان به همان میزان که برای کارگران و یا استفاده کنندگان آن مهم است برای کل جامعه بشری نیز از اهـمـیت بـســزایی بـرخوردار می باشد. معماران به تدریج از وجود سم های مختلف در سایت های ساختمانی آگاه شده اند و به تازگی استفاده از مواد عایـق دارای انواع CFC و یا استفاده از سایر مصالح خطرناک در ساختمان ممنوع شده است.
شکل دیگر مشارکت انسانی که نیازمند توجه است، اشتراک و دخالت مثبت کاربران در فرآیند طراحی و ساخت است، که چنانچه به طور موثر بکار گرفته نشود یک منبع کارا و مفید به هدر رفته است. تعداد زیادی از ساختمان ها از این انرژی بهره برده اند و نتایج حاصل از آن نیز موجب رضایت در خلـق ساختمان های بزرگ شده است.
اصل پنجم : احترام به سایت
هر ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند.
معمار استرالیایی گلن مورکات این جمله عجیب را بیان می کند که: ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند. این گفته یک ویژگی از تعامل میان ساختمان و سایت آن را در خود دارد که برای فرآیند سبز امری ضروری است و البته دارای ویژگی های گسترده تری نیز می باشد. ساختمانی که انرژی را حریصانه مصرف می کند آلودگی تولید می کند و با مصرف کنندگان و کاربران خویش بیگانه است در نتیجه هرگز زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس نمی کند.
تفسیری صریح تر از این گفته چنین است که نـمی توان هر ساختمان را از درون سایت ساخته شده در آن خارج نمود و شرایط قبل از ایجاد ساختمان را دوباره در سایت احیا کرد. این نوع ارتباط با سایت در سکونتگاههای سنتی اعراب بادیه نشین دیده می شود؛ سبکی و آرامش موجود در میان آن ها در لمس زمین فقط در جابجایی خانه ایشان نهفته نبود، بلکه شامل مصالح مورد استفاده ایشان و دارایی هایی که با خود حمل می کردند نیز می گردید. سیاه چادر اعراب بادیه نشین از پشم بزها ، گوسفندان و شتران ایشان تولید می شد، هنگامی که این چادر ها برپا می گردید با ایجاد سطح مقطع بسیار کارا از لحاظ آیرودینامیکی از تخریب آن در بادهای شدید جلوگیری می شد؛ چادر با طنابهای بلند در جای خود نگهداری و تیرهای چوبی بسیار اندکی در آن بکار گرفته می شد چرا که چوب در صحرا منبعی بسیار کمیاب بحساب می آمد.
>در حالی که در جوامع شهری، زندگی بومی و سنتی خود را برای یکجا نشینی ترک کرده اند و معماران وارد عرصه طراحی شده اند، هنوز نیز برای ایجاد نمایشگاههای مختلف و دیگر فعالیت های فرهنگی نیازی مستمر به سازه های موقت وجود دارد. این قبیل سازه ها اغلب، شکل چادر بادیه نشینان را بخود می گیرد . طراحی صورت گرفته توسط معماران هلندی برای فستیوال 86 در سونسبیک ، این سازه برای حفاظت از مجسمه های شکستنی واقع در خارج ساختمان طراحی شده بود و به علاوه بادی به گونه ای طراحی می شد که به چشم نیاید. دراین سازه از چهارنوع مصالح یعنی بتن پیش ساخته برای پی ها ، شیشه های شفاف برای دیوارها و سقف فولاد برای خرپاها و اتصالات و سیلیکون رزینی برای اتصال صفحات شیشه به یکدیگر استفاده شد. باله های شیشه ای نیز به دیوارهای شیشه ای چسبانده شده بودند تا صلبیت بیشتری را ایجاد کند و همچنین مکانی را برای اتصال خرپاهای فلزی سبک حامل سقف شیشه ای فراهم نماید. کف ساختمان زمین عادی بود و برای جلوگیری از گل شدن فقط با چوب پوشانده شده بود. پس از پایان فستیوال این ساختمان دوباره از یکدیگر جدا گردید و پی آن نیز از محل خارج و خاک برداشته شده به جای خود بازگردانیده شد؛ بدین ترتیب زمین سایت بدون هیچ تغییری به وضعیت پیش از برگزاری فستیوال بازگشت. این ساختمان را می توان برای استفاده در هر نمایشگاه یا فستیوال دیگر به کار گرفت و یا اعضای آن را می توان درهر سازه دیگر مورد استفاده قرار داد.
اصل ششم: کل گرایی
تمامی اصول سبز، نیازمند مشارکت در روندی کل گرا برای ساخت محیط مصنوع هستند.
یافتن ساختمان هایی که تمام اصول معماری سبز را خود داشته باشند کار ساده ای نیست. چرا که معماری سبز هنوز بطور کامل شناخته نشده است. یک معماری سبز باید بیش از یک ساختمان منفرد قطعه خود را شامل شود و باید شامل یک شکل پایدار از محیط شهری باشد. شهر، موجودی فراتر از مجموعه ساختمان هاست؛ در حقیقت آن را می توان بصورت مجموعه ای از سامانه های در حال تعامل دید – سامانه هایی برای زیستن و تفریح – که بصورت شکل های ساخته شده دارای کالبد می باشند و با نگاهـی دقـیـق بـه ایـن سامانه ها اســت کـــه مـی تـوانیـــم چهــــره شهـــر آیــنده را تـرسـیـم نـمایـیـم.
چمران: تلفات آلودگی هوا بیشتر از زلزله است!!! رئیس شورای شهر تهران گفت: زلزله و سکته قلبی، مرگهای آنی است اما داشتن هوای ناپاک مرگ تدریجی است. مرگی که حتی شاید بیشتر از زلزله تلفات به بار بیاورد. خبرگزاری مستقل محیط زیست: مهدی چمران دیروز در جلسه شورای شهر تهران گفت: در هفته هوای پاک قرار داریم در حالی که عموما هوای ناپاک داریم و این موضوع نشان دهنده آن است که اسم و شعار مشکلی را حل نمی کند، سالهاست که این هفته را با همایش و سخنرانی برگزار می کنیم اما به آن عمل نکرده و به جایی نمیرسیم. رئیس شورای شهر تهران با بیان این که هوای پاک نیاز اولیه هر انسانی است، گفت: مردم تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور باید در هوای ناپاک زندگی کنند چرا که عزم جدی برای از بین بردن آلودگی هوا وجود ندارد. به گزارش خبرآنلاین؛ چمران گفت: بارها عنوان کرده ایم که این مسئله عملی و قابل حل است، به طور ضربتی نمی توان عمل کرد اما باید مدت زمان اجرای آن را کوتاه کنیم و مانند کشورهایی که در این راه موفق بودند آن را پیش ببریم. او گفت: ما در مقابل نسلهای آینده مسئول هستیم. هوای ناپاک بر جسم و روح و حافظه نسل آینده تاثیر منفی میگذارد و ما همه اینها را می دانیم اما آن را رها کردهایم و اقدامی انجام نمیدهیم. چمران اظهار امیدواری کرد که کسانی که برنامههای این هفته را برگزار می کنند به ظاهر و اسم آن بسنده نکرده و در عمل کاری انجام دهند. منبع: http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7951